سواد مالی چیست؟ و چه اهمیتی دارد؟

سواد مالی به عنوان آموزش در مورد پول و امور مالی با تمرکز ویژه بر امور مالی شخصی یک فرد تعریف میشود. داشتن سواد مالی شما را قادر میسازد تصمیمات هوشمندانهتری برای مدیریت سرمایه بگیرید که مستقیماً به آیندهای امن مالی منجر میشود.
مقولههایی که معمولاً با مسائل مالی وارد میشوند، مسائل مالی روزمره مانند: بودجه، مخارج، بدهی و … میباشند.
مسائل مالی عمیقتر میتواند شامل موضوعات باطنیتری مانند: سرمایهگذاری، درک نحوه عملکرد نرخ بهره، درآمد غیرفعال در مقابل فعال و برنامهریزی مالی کلی باشد.
پنج راه برای داشتن سواد مالی
افراد میتوانند از طریق راههای مختلف در مسائل مالی شرکت کنند، به شرح زیر:
- مطالعه در مورد مسائل مالی
- شرکت در کلاسها
- گوش دادن به پادکستها و نمایشهای رادیویی
- تماشای تلویزیون یا استفاده از یوتیوب
- صحبت با یک متخصص مالی
5 دلیل نیاز داشتن به کمک در مسائل مالی
اگر میخواهید مدیریت بهتری در امور مالی خانواده خود داشته باشید، بهتر است موارد زیر را رعایت کنید:
1. ایجاد و پایبندی به بودجه
داشتن نظم و انضباط برای ایجاد و حفظ یک بودجه ثابت خانواده، شاید حیاتیترین قدمی است که یک فرد میتواند برای تقویت مالی خود بردارد. نداشتن یکی، یا نداشتن و عدم پایبندی به آن، نشانه آن است که فرد باید زودتر در مورد پول و پسانداز آموزش ببیند.
2. بدهکار بودن
بدهیهای شخصی اولین مانع امنیت مالی است و یادگیری نحوه خروج از آن باید یک اولویت بزرگ باشد.
3. صندوق اضطراری
داشتن 3 تا 6 ماه پول در یک صندوق روزهای بارانی کار بزرگی است. که میتواند در آینده به شما کمک کند.
4. درک سود مرکب
دانستن اینکه سود مرکب چگونه کار میکند و پول چگونه کار میکند، در طول زمان به حال خود رها میشود تا سود ایجاد کند و منجر به یک لانه مالی قوی در مسیر جاده شود. اگر اهمیت بهره مرکب را درک نمیکنید و مرتباً از صندوق پسانداز بازنشستگی یا دانشگاه خود وام میگیرید، این یک مشکل سواد مالی است؛ مشکلی که باعث تخلیه پول میشود که در غیر این صورت در طول زمان ارزش آن افزایش مییابد.
5. درک اهمیت بیمه
داشتن یک بیمه نامه خوب برای خانه، سلامتی، خودرو و حتی سرمایهگذاریهای شما یک سرمایهگذاری مالی است.
بیمه داراییهای شما را در برابر حوادثی که میتواند پسانداز شما را از بین ببرد و شما را از نظر مالی به شدت تضعیف کند محافظت میکند و سنگری در برابر بدبختی مالی ایجاد میکند.

اهمیت مسائل مالی
برنامهریزی و پسانداز کافی برای تأمین درآمد مناسب در دوران بازنشستگی و در عین حال اجتناب از سطوح بالای بدهی که ممکن است منجر به ورشکستگی، نکول و سلب حق اقامه شود، مهم است. با این حال، شورای حکام سیستم فدرال رزرو ایالات متحده در گزارش رفاه اقتصادی خانوارهای ایالات متحده در سال 2020 دریافت که بسیاری از آمریکاییها برای بازنشستگی آمادگی ندارند. بیش از یک چهارم نشان دادند که پسانداز بازنشستگی ندارند، و کمتر از چهار نفر از هر 10 نفری که هنوز بازنشسته نشدهاند، احساس میکنند که پسانداز بازنشستگیشان در مسیر درست است. در میان افرادی که پساندازهای بازنشستگی خودگردانی دارند، بیش از 60 درصد اعتراف کردهاند که اعتماد به نفس پایینی در تصمیمگیری در مورد بازنشستگی دارند.
داشتن سواد مالی پایین
بر اساس تحقیقات مؤسسه TIAA، سواد مالی پایین باعث شده است که هزارهها؛ بزرگترین سهم نیروی کار آمریکا؛ برای یک بحران شدید مالی آماده نباشند. حتی در میان کسانی که گزارش دادهاند دانش بالایی از امور مالی شخصی دارند، تنها 19٪ به سوالات مربوط به مفاهیم اساسی مالی به درستی پاسخ دادهاند. چهل و سه درصد گزارش میدهند که از خدمات مالی جایگزین گران قیمت مانند: وامهای روز پرداخت و رهن فروشی استفاده میکنند. بیش از نیمی از آنها فاقد صندوق اضطراری هستند برای پوشش هزینههای سه ماهه، و 37٪ از نظر مالی شکننده هستند (تعریف میشود که نمیتوانند یا بعید هستند که بتوانند در یک ماه 2000 دلار در صورت اضطراری تامین کنند). هزارهها همچنین مقادیر زیادی وام دانشجویی و بدهی وام مسکن دارند در واقع، 44٪ از آنها میگویند که بدهی زیادی دارند.
اگرچه اینها ممکن است مانند مشکلات فردی به نظر برسند، اما تأثیر گستردهتری بر کل جمعیت نسبت به آنچه قبلاً تصور میشد دارند. تنها چیزی که نیاز است این است که به بحران مالی سال 2008 نگاهی بیندازیم تا تأثیر مالی بر کل اقتصاد ناشی از عدم درک محصولات وام مسکن (ایجاد آسیب پذیری در برابر وامهای غارتگرانه) را ببینیم. سواد مالی موضوعی است که پیامدهای گستردهای برای سلامت اقتصادی دارد.
مثالی از سواد مالی
اما یک معلم دبیرستان است که سعی میکند دانش آموزان خود را از طریق برنامه درسی خود در مورد مسائل مالی آگاه کند. او به آنها اصول اولیه موضوعات مالی مختلف مانند: بودجه شخصی، مدیریت بدهی، آموزش و پس انداز بازنشستگی، بیمه، سرمایهگذاری و حتی برنامه ریزی مالیاتی را آموزش میدهد. اما دلیل میکند که اگرچه این موضوعات ممکن است بهویژه برای دانشآموزانش در دوران دبیرستان مرتبط نباشد، اما با این وجود در بقیه عمرشان ارزشمند خواهند بود.
برای مثال، درک مفاهیمی مانند: نرخ بهره، هزینه فرصت، مدیریت بدهی، بهره مرکب، و بودجهبندی میتواند به دانشجویان کمک کند تا وامهای دانشجویی را مدیریت کنند که ممکن است برای تأمین مالی تحصیلات دانشگاهی خود به آن تکیه کنند و آنها را از جمعآوری سطوح خطرناک بدهی و بدهی دور نگه دارد. امتیاز اعتباری آنها را به خطر میاندازد. به طور مشابه، او انتظار دارد که موضوعات خاصی مانند: مالیات بر درآمد و برنامهریزی بازنشستگی، در نهایت برای همه دانش آموزان مفید باشد، مهم نیست که آنها پس از دبیرستان چه کاری انجام میدهند.