مقالات آموزش ارز دیجیتال

سوشال فای (SocialFi) چیست؟ ترکیب دیفای و شبکه‌های اجتماعی

سوشال فای (SocialFi) به‌عنوان یک عرصه نوآورانه، شبکه‌های اجتماعی را با دیفای و بلاک‌چین تلفیق می‌کند و روش مدیریت و مالکیت بر این پلتفرم‌ها و محتوای تولید شده در آن‌ها را دگرگون می‌سازد. بلاک‌چین باعث شد که امور مالی غیرمتمرکز امکان‌پذیر شود و قراردادهای هوشمند، راه را برای ساخت و بهره‌برداری از اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز باز کردند.

با این‌حال، آیا باید در همین نقطه توقف کنیم؟ اکنون که قدرت بلاک‌چین و قراردادهای هوشمند به‌خوبی مشخص شده است، چرا این فناوری‌ها را در شبکه‌های اجتماعی به کار نبریم؟ پلتفرم‌های سوشال فای دقیقاً برای همین منظور توسعه یافته‌اند. در ادامه این مقاله، همراه ایران ریچ به بررسی دقیق‌تر مفهوم سوشال فای و چگونگی دستیابی شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر وب ۳ به این هدف می‌پردازیم.

سوشال فای چیست؟

سوشال فای (SocialFi) اصطلاحی است که از ترکیب “سوشال مدیا” و “دیفای” تشکیل شده و به‌عنوان نسل جدیدی از شبکه‌های اجتماعی وب ۳ شناخته می‌شود. این مفهوم به شبکه‌هایی اشاره دارد که با استفاده از تکنولوژی بلاک‌چین و امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، فضایی ایجاد می‌کنند که مدیریت و مالکیت رسانه‌های اجتماعی و محتوای تولید شده توسط کاربران، به‌صورت غیرمتمرکز انجام شود.

پلتفرم‌های سوشال فای معمولاً به‌صورت سازمان‌های خودگردان غیرمتمرکز (DAO) طراحی می‌شوند تا از تمرکز قدرت و کنترل در دست چند سازمان جلوگیری کنند. در این شبکه‌ها، تصمیم‌گیری‌ها به‌صورت جمعی و بدون دخالت گروه‌های متمرکز انجام می‌شود و از این طریق، سانسور یا محدودیت‌های مرتبط با آزادی بیان و داده‌ها کاهش می‌یابد.

در چند سال اخیر، با پیشرفت فناوری بلاک‌چین و پذیرش گسترده آن، سوشال فای به‌عنوان یک زیرساخت مناسب برای تعاملات اجتماعی و مالی کاربران ظهور کرده است. این پلتفرم‌ها، گزینه‌ای جذاب برای افرادی هستند که به دنبال کاهش تمرکز قدرت و افزایش مالکیت شخصی در زندگی اجتماعی و مالی خود می‌باشند.

سوشال فای چیست؟
سوشال فای چیست؟

اجزای تشکیل‌دهنده سوشال فای

اجزای تشکیل‌دهنده اپلیکیشن‌های سوشال فای از چند عنصر کلیدی تشکیل شده که به‌طور مستقیم در عملکرد و ساختار این پلتفرم‌ها نقش دارند. این اجزا به شرح زیر هستند:

  1. کاربران: تولیدکنندگان محتوا، اینفلوئنسرها و دیگر شرکت‌کنندگان، هسته اصلی سوشال فای را تشکیل می‌دهند. آن‌ها به دنبال داشتن کنترل بیشتر بر داده‌های شخصی، حفظ آزادی بیان و همچنین کسب درآمد از طریق تعامل با فالوورهای خود در شبکه‌های اجتماعی هستند.
  2. ارزهای دیجیتال: یکی از روش‌های اصلی درآمدزایی در پلتفرم‌های سوشال فای، دریافت درآمد در قالب ارزهای دیجیتال است. این ارزها به عنوان پاداش فعالیت‌های کاربران و تعاملات آنها در این شبکه‌ها عمل می‌کنند.
  3. NFTها: در پلتفرم‌های سوشال فای، NFTها برای مدیریت هویت کاربران، مالکیت پروفایل‌ها و دارایی‌های دیجیتال به کار می‌روند. هر کاربر می‌تواند با استفاده از NFTها مالکیت دیجیتال خود را تقویت کرده و از دارایی‌های خود حفاظت کند.
  4. DAO (سازمان‌های خودگردان غیرمتمرکز): این سازمان‌ها مسئولیت حکمرانی و تصمیم‌گیری در پلتفرم‌های سوشال فای را برعهده دارند. تصمیمات کلیدی از طریق فرآیندهای رأی‌گیری توسط اعضای DAO انجام می‌شود و این سیستم باعث توزیع قدرت و جلوگیری از تمرکزگرایی می‌شود.

این اجزا، سوشال فای را به یک اکوسیستم جامع و غیرمتمرکز تبدیل می‌کنند که تعاملات اجتماعی و مالی کاربران را به شکلی نوآورانه و مطمئن امکان‌پذیر می‌سازد.

هدف اصلی سوشال فای

هدف اصلی سوشال فای ایجاد یک فضای غیرمتمرکز و در دسترس برای عموم است که تعامل بین اینفلوئنسرها، تولیدکنندگان محتوا و کاربران را تسهیل کند و به این افراد قدرت دهد تا بر اساس ارزش محتوای خود به‌صورت مستقیم درآمد کسب کنند، بدون نیاز به واسطه‌هایی مانند نهادهای مرکزی یا اشخاص ثالث. این رویکرد نوآورانه در شبکه‌های اجتماعی وب ۳ کاربران را تشویق می‌کند تا مهارت‌های جدیدی بیاموزند، از تخصص خود بهره‌برداری مالی کنند و در یک جامعه دیجیتال پویا و مستقل به تعامل بپردازند.

سوشال فای به‌عنوان یک چالش‌گر برای غول‌های شبکه‌های اجتماعی متمرکز مانند X (توئیتر سابق)، فیس‌بوک و اینستاگرام عمل می‌کند که در آن‌ها قدرت و تصمیم‌گیری در دست یک مرکز قرار دارد. این پلتفرم با بازگرداندن کنترل و مالکیت به تولیدکنندگان محتوا، فضای آزاد و غیرمتمرکزی را فراهم می‌کند که در آن افراد می‌توانند بدون محدودیت داده‌های خود را مدیریت و محتوای دلخواه خود را ایجاد کنند.

علاوه بر این، سوشال فای فرصت‌های گسترده‌ای برای کسب درآمد از طریق تعامل کاربران با جامعه ارائه می‌دهد، زیرا هیچ مانعی برای درآمدزایی وجود ندارد و کاربران می‌توانند از هر نوع مشارکت یا فعالیت خود سود ببرند.

چرا به سوشال فای نیاز داریم؟

سوشال فای به‌عنوان پاسخی به چالش‌های اساسی شبکه‌های اجتماعی متمرکز (وب ۲) به وجود آمده است و به دنبال رفع مشکلات زیر است:

  1. کنترل داده‌ها: در پلتفرم‌های وب ۲، کاربران اغلب دسترسی و مالکیت کامل به داده‌های خود ندارند. این پلتفرم‌ها معمولاً داده‌های کاربران را برای اهداف مختلفی مانند تبلیغات استفاده می‌کنند. سوشال فای با رویکرد غیرمتمرکز خود، به کاربران اجازه می‌دهد که بر داده‌های شخصی خود کنترل کاملی داشته باشند و از حریم خصوصی خود محافظت کنند.
  2. آزادی بیان: بسیاری از پلتفرم‌های متمرکز، به دلیل خط‌مشی‌های داخلی یا فشارهای خارجی، محتوا را سانسور می‌کنند. سوشال فای با تمرکز بر غیرمتمرکز بودن، فضایی برای آزادی بیان فراهم می‌کند و از سانسور جلوگیری می‌کند.
  3. درآمدزایی: در شبکه‌های اجتماعی متمرکز، تولیدکنندگان محتوا معمولاً سهم محدودی از درآمد حاصل از تبلیغات یا سایر روش‌های درآمدزایی دریافت می‌کنند، زیرا پلتفرم‌های متمرکز بخش بزرگی از سود را به خود اختصاص می‌دهند. سوشال فای امکان کسب درآمد مستقیم از تعاملات و محتوای تولید شده را بدون واسطه فراهم می‌کند.
  4. تعاملات و انگیزه‌ها: در شبکه‌های اجتماعی سنتی، انگیزه‌ها و تعاملات ممکن است به دلیل مدل‌های متمرکز پلتفرم‌ها ناعادلانه باشد. سوشال فای با ایجاد مدل‌های تشویقی و توزیع عادلانه قدرت و منابع، به حل این مشکل کمک می‌کند.

در نهایت، سوشال فای به دنبال ایجاد شبکه‌ای است که در آن کاربران کنترل بیشتری بر زندگی دیجیتال و اجتماعی خود داشته باشند و بتوانند از طریق تعاملات و محتوای خود به‌صورت عادلانه درآمد کسب کنند.

چرا به سوشال فای نیاز داریم؟
چرا به سوشال فای نیاز داریم؟

مشکلات شبکه‌های اجتماعی وب ۲ یا متمرکز

شبکه‌های اجتماعی وب ۲ با وجود اینکه محیطی بسیار پویا برای تعاملات اجتماعی و تولید محتوا فراهم کرده‌اند، با مشکلات متعددی روبه‌رو هستند که به‌ویژه در زمینه مالکیت، درآمدزایی، و کنترل محتوا نمود پیدا کرده است:

  1. عدم تعادل در درآمدزایی: بیش از نیمی از جمعیت جهان روزانه ساعت‌ها در شبکه‌های اجتماعی فعال هستند، اما سود حاصل از تعاملات و محتوای تولید شده تنها به نفع چند نهاد متمرکز و سهامداران آن‌هاست. کاربران با تولید محتوا و تعاملات خود در این شبکه‌ها ارزشی ایجاد می‌کنند که به طور مستقیم به نفع این پلتفرم‌هاست، اما سهم محدودی از این ارزش به خود کاربران بازمی‌گردد. این مسئله با جمله معروف «اگر شما از یک محصول به صورت رایگان استفاده می‌کنید، در واقع خود شما محصول هستید» کاملاً توضیح داده می‌شود.
  2. محدودیت‌های درآمدزایی: در بیشتر شبکه‌های اجتماعی متمرکز، تنها اینفلوئنسرها و برندها به روش‌های غیرمستقیم می‌توانند از فالوورها و شهرت خود کسب درآمد کنند. فالوورها و اعتبار اجتماعی ایجاد شده در پلتفرم‌ها، برای کاربران معمولی به‌سختی به درآمد تبدیل می‌شود و آن‌ها کنترل مستقیمی بر ارزش تولید شده ندارند.
  3. تصمیم‌گیری متمرکز و سانسور: یکی دیگر از مشکلات رایج شبکه‌های اجتماعی وب ۲، روندهای متمرکز تصمیم‌گیری است که در آن‌ها محتوای تولیدکنندگان به دلیل صحبت درباره موضوعات حساس یا مخالف خط‌مشی پلتفرم، مسدود می‌شود. اگرچه این کار غالباً با هدف محافظت از کاربران در برابر محتوای مضر انجام می‌شود، اما عدم وجود یک سیستم حکمرانی غیرمتمرکز، تصمیم‌گیری‌های غیرشفاف و سانسورهای ناعادلانه را تشدید می‌کند. در سوشال فای، سیستم‌های غیرمتمرکز مانند دائو (DAO) می‌توانند به کاربران قدرت بیشتری برای تصمیم‌گیری درباره محتوا و مدیریت تعاملات بدهند.
  4. مشکلات مربوط به هویت و مالکیت دیجیتال: یکی از چالش‌های مهم شبکه‌های اجتماعی وب ۲، مشکل در ردیابی مالکیت و حفظ انحصار محتوای دیجیتال است. این مسئله برای هنرمندان و تولیدکنندگان محتوا که آثار خود را به‌صورت آنلاین به اشتراک می‌گذارند، بسیار حیاتی است. در وب ۲، هنوز یک راهکار کاملاً دقیق و شفاف برای حفظ مالکیت محتوای دیجیتال و جلوگیری از کپی‌برداری و سوءاستفاده از آثار هنری وجود ندارد.

سوشال فای با استفاده از تکنولوژی بلاک‌چین و سیستم‌های غیرمتمرکز تلاش می‌کند این مشکلات را حل کرده و فضایی شفاف، امن و عادلانه برای تولیدکنندگان محتوا و کاربران ایجاد کند.

مزایای شبکه‌های اجتماعی وب ۳ یا سوشال فای

شبکه‌های اجتماعی وب ۳ یا سوشال فای، مزایای متعددی نسبت به پلتفرم‌های سنتی وب ۲ ارائه می‌دهند که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به کنترل بر محتوا، مالکیت دیجیتال، درآمدزایی مستقیم و مقاومت در برابر سانسورهای یک‌جانبه اشاره کرد. در این پلتفرم‌ها، کاربران کنترل کاملی بر محتوای خود دارند و می‌توانند از طریق ابزارهای غیرمتمرکز مانند NFTها مالکیت دیجیتال خود را تضمین کنند. یکی از ویژگی‌های بارز سوشال فای، امکان درآمدزایی مستقیم از طریق ارزهای دیجیتال است، که به تولیدکنندگان محتوا و هنرمندان اجازه می‌دهد تا بدون واسطه و به‌صورت شفاف از ارزش تولید شده خود بهره‌برداری مالی کنند.

علاوه بر این، تصمیم‌گیری‌های غیرمتمرکز از طریق سازمان‌های خودگردان غیرمتمرکز (DAO) انجام می‌شود، که به کاربران اجازه می‌دهد در مدیریت و حکمرانی شبکه‌های اجتماعی مشارکت داشته باشند. این رویکرد به توزیع عادلانه درآمد کمک می‌کند و کاربران را از سانسورهای ناعادلانه محافظت می‌کند.

به طور کلی، سوشال فای پتانسیل بالایی برای حل چالش‌های شبکه‌های اجتماعی وب ۲ دارد. با اینکه هنوز در مراحل اولیه توسعه است، می‌تواند صنعت رسانه‌های اجتماعی را به‌طور چشمگیری متحول کرده و تعاملات اجتماعی را به سمت یک رویکرد عادلانه‌تر و غیرمتمرکزتر هدایت کند.

مزایای شبکه‌های اجتماعی وب ۳ یا سوشال فای
مزایای شبکه‌های اجتماعی وب ۳ یا سوشال فای

یک پلتفرم سوشال فای چگونه کار می‌کند؟

پلتفرم‌های سوشال فای از تمامی اجزای اصلی دنیای کریپتو بهره می‌برند، از جمله توکن‌ها، ارزهای دیجیتال، و انواع NFTها. یکی از ارکان اصلی این پلتفرم‌ها سازمان‌های خودگردان غیرمتمرکز (DAO) هستند که مسئولیت حاکمیت و مدیریت این سیستم‌ها را بر عهده دارند. در چنین پلتفرم‌هایی، تصمیمات کلیدی مانند پاداش‌دهی، درآمدزایی و نحوه تعاملات توسط دائو و اعضای جامعه کاربران گرفته می‌شود. این غیرمتمرکز بودن به این معناست که هیچ نهاد مرکزی نمی‌تواند کنترل شبکه را در دست بگیرد یا فعالیت کاربران را محدود کند.

درآمدزایی در پلتفرم‌های سوشال فای عمدتاً بر پایه توکن‌های دیفای است که ممکن است توکن‌های بومی همان پلتفرم یا دیگر دارایی‌های دیجیتال باشند. کاربران و تولیدکنندگان محتوا می‌توانند از این توکن‌ها برای تعامل با جامعه، کسب درآمد و دریافت پاداش استفاده کنند. علاوه بر این، تولیدکنندگان محتوا این امکان را دارند که توکن‌های اختصاصی خود را بسازند و از طریق آن‌ها درآمدی پایدار و مستقیم از تعاملات خود کسب کنند.

یکی دیگر از ویژگی‌های کلیدی این پلتفرم‌ها مالکیت دیجیتال و اثبات هویت از طریق NFTهاست. تولیدکنندگان محتوا می‌توانند از NFTهای تصویر پروفایل (PFP) به‌عنوان اثبات هویت استفاده کنند و مالکیت محتوای دیجیتال خود را به‌صورت دقیق و شفاف از طریق این تکنولوژی ردیابی کنند.

همچنین تبلیغات در سوشال فای به‌صورت عادلانه‌تر توزیع می‌شود. برخلاف شبکه‌های اجتماعی وب ۲ که سود تبلیغات بیشتر به نفع پلتفرم‌های متمرکز است، در سوشال فای تولیدکنندگان محتوا به‌طور مستقیم از تبلیغات درآمد کسب می‌کنند. این توزیع عادلانه به کاربران انگیزه بیشتری می‌دهد تا از پلتفرم‌های سوشال فای استفاده کنند و در تعاملات اجتماعی خود مشارکت فعال‌تری داشته باشند.

تفاوت سوشال فای با DeSoc

سوشال فای (SocialFi) و دی‌سوشال (DeSoc) هر دو از شبکه‌های اجتماعی غیرمتمرکز استفاده می‌کنند و بر پایه فناوری بلاک‌چین ساخته شده‌اند، اما تفاوت‌های کلیدی در اهداف و تمرکز اصلی آن‌ها وجود دارد. در حالی که سوشال فای بیشتر بر کسب درآمد مستقیم از تعاملات اجتماعی و کنترل بر محتوای تولید شده تأکید دارد، دی‌سوشال بیشتر به جنبه‌های ارتباطات اجتماعی و شبکه‌سازی در محیطی غیرمتمرکز می‌پردازد.

سوشال فای از سازمان‌های خودگردان غیرمتمرکز (DAO) برای مدیریت و حکمرانی شبکه‌های اجتماعی بهره می‌برد و به کاربران اجازه می‌دهد تا محتوای خود را کنترل کرده و از طریق ارزهای دیجیتال و NFTها از تعاملات خود درآمدزایی کنند. این پلتفرم‌ها به تولیدکنندگان محتوا امکان می‌دهند که از ارزش محتوای خود به‌طور مستقیم کسب درآمد کنند و در عین حال کنترل بیشتری بر داده‌های شخصی و آزادی بیان خود داشته باشند.

از سوی دیگر، دی‌سوشال (Decentralized Social Networks) با تمرکز بیشتر بر حریم خصوصی، کنترل داده‌ها و آزادی بیان، هدفش تمرکززدایی از فرآیند ارتباطات و شبکه‌سازی در شبکه‌های اجتماعی است. دی‌سوشال از برنامه‌های غیرمتمرکز (DApps) برای ایجاد فضایی شفاف‌تر و کاربر محورتر استفاده می‌کند، و در آن کاربران قدرت بیشتری بر داده‌ها و ارتباطات خود دارند، بدون اینکه جنبه کسب درآمد به عنوان محور اصلی باشد.

به‌طور خلاصه، سوشال فای بیشتر بر درآمدزایی از تعاملات اجتماعی تمرکز دارد، در حالی که دی‌سوشال به تمرکززدایی از ارتباطات اجتماعی و کنترل داده‌ها و حریم خصوصی تأکید می‌کند.

چالش‌های سوشال فای

برای اینکه سوشال فای بتواند جایگزین شبکه‌های اجتماعی وب ۲ شود، باید تکامل یافته و بر چالش‌های پیش‌روی خود فائق آید. در اینجا دو مورد از مهم‌ترین چالش‌های سوشال‌فای را بررسی می‌کنیم:

  • زیرساخت مقیاس‌پذیر
  • مدل اقتصادی پایدار
چالش‌های سوشال فای
چالش‌های سوشال فای

زیرساخت مقیاس‌پذیر

بلاک‌چین‌ها با چالش‌های زیادی در زمینه مقیاس‌پذیری مواجه هستند، به ویژه زمانی که حجم داده‌های تولیدی به اندازه‌ای باشد که پلتفرم‌های بزرگ مانند فیسبوک روزانه ۴ پتابایت داده تولید می‌کنند. در این مقیاس، توانایی پردازش حجم بالای تعاملات، مانند ۵۱۰,۰۰۰ کامنت، ۲۹۳,۰۰۰ استاتوس و ۴ میلیون لایک در هر دقیقه، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها برای بلاک‌چین‌ها محسوب می‌شود.

پلتفرم DeSo (Decentralized Social) به عنوان یک بلاک‌چین لایه یک که مخصوصاً برای برنامه‌های سوشال‌فای طراحی شده، ادعا می‌کند که می‌تواند مقیاس‌پذیری بهتری نسبت به بسیاری از زنجیره‌های لایه ۱ موجود داشته باشد. این پلتفرم با هدف بهبود مقیاس‌پذیری برای کاربردهای شبکه‌های اجتماعی ساخته شده و می‌گوید که قادر است ۸۰ پست در ثانیه را برای یک پایگاه کاربری چهار میلیونی پردازش کند، در حالی که توییتر تنها ۶,۰۰۰ پست در ثانیه را برای ۳۰۰ میلیون کاربر مدیریت می‌کند.

برای دستیابی به این سطح از مقیاس‌پذیری، DeSo از تکنیک‌های نوآورانه مانند Warp Sync و شاردینگ استفاده می‌کند. Warp Sync به بلاک‌چین‌ها اجازه می‌دهد تا بدون نیاز به اعتبارسنجی کامل تمام تاریخچه تراکنش‌ها، تراکنش‌ها را پردازش کنند. این تکنیک به طور قابل توجهی سرعت پردازش را افزایش می‌دهد. همچنین، شاردینگ به معنای پردازش موازی داده‌ها به صورت تقسیم شده است، که به بهبود توان مقیاس‌پذیری کمک می‌کند.

با استفاده از این تکنیک‌ها، DeSo باور دارد که می‌تواند مقیاس‌پذیری خود را تا یک میلیارد کاربر افزایش دهد، که این میزان مقیاس‌پذیری می‌تواند نیازهای بسیار بزرگ شبکه‌های اجتماعی مدرن را به خوبی برآورده کند.

مدل اقتصادی پایدار

مدل‌های اقتصادی پایدار یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های اپلیکیشن‌های دیفای و سوشال فای محسوب می‌شوند. در حالی که پلتفرم‌های مختلف در این حوزه وعده‌های زیادی درباره پاداش‌های بالا و درآمدزایی به کاربران خود می‌دهند، تجربه‌های گذشته در حوزه‌های مشابه مانند گیم فای (GameFi) نشان داده است که این مشوق‌ها اغلب به عنوان ابزارهایی برای رشد کوتاه‌مدت عمل می‌کنند و نمی‌توانند تضمین‌کننده پایداری طولانی‌مدت باشند.

مدل‌های اقتصادی موفق در سوشال فای باید قادر به ایجاد توازن بین پاداش‌دهی و حفظ ثبات اقتصادی باشند. بسیاری از پلتفرم‌های سوشال فای هنوز در مراحل ابتدایی و در مقیاس کوچک در حال آزمایش هستند و بنابراین، پیش‌بینی نحوه عملکرد آن‌ها در مقیاس بزرگتر، دشوار است. این امر موجب می‌شود که دستیابی به مدل‌های اقتصادی پایدار برای پیشرفت و دوام این پلتفرم‌ها حیاتی باشد.

برای مثال، تصور کنید که سرمایه‌گذاری روی توکن اجتماعی یک اینفلوئنسر را انجام دهید تا از پست‌های او بهره‌برداری کنید. اگر اینفلوئنسر مزبور پستی ناپسند یا آسیب‌زننده منتشر کند، ممکن است ارزش توکن اجتماعی به‌طور ناگهانی کاهش یابد و باعث ایجاد ضرر مالی برای سرمایه‌گذاران شود. این مسئله نشان‌دهنده اهمیت طراحی مدل‌های اقتصادی است که علاوه بر تأمین انگیزه‌های مناسب برای کاربران، بتوانند از بروز چنین نوسانات و ریسک‌های بزرگ جلوگیری کنند و پایدار باقی بمانند.

چند مثال از شبکه‌های اجتماعی سوشال فای

در اینجا چند نمونه برجسته از پلتفرم‌های سوشال فای معرفی می‌شود که هرکدام در زمینه خاصی از شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند:

  1. Diamond: این پلتفرم میکرومسیجینگ بر پایه وب ۳، مشابه توییتر در وب ۲، به کاربران این امکان را می‌دهد که پیام‌های کوتاه ارسال کنند و با دیگران تعامل داشته باشند.
  2. DeSo: یک بلاک‌چین لایه یک که به طور خاص برای ساخت شبکه‌های اجتماعی وب ۳ طراحی شده است. این پلتفرم به عنوان زیرساخت اصلی برای توسعه اپلیکیشن‌های سوشال فای عمل می‌کند.
  3. Mousai: یک پلتفرم پخش موسیقی بر پایه وب ۳، مشابه اسپاتیفای در وب ۲. Mousai به کاربران امکان می‌دهد که به موسیقی گوش دهند و با دیگران به اشتراک بگذارند.
  4. Entre: این پلتفرم نتورکینگ و شبکه‌سازی شغلی بر پایه وب ۳ است و مشابه لینکدین در وب ۲ عمل می‌کند. Entre به حرفه‌ای‌ها و کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد که شبکه‌سازی کنند و فرصت‌های شغلی را جستجو کنند.
  5. Friend.tech: یک شبکه اجتماعی وب ۳ مشابه توییتر در وب ۲. این پلتفرم به کاربران اجازه می‌دهد که محتوای اجتماعی را به اشتراک بگذارند و با دیگران تعامل کنند.

جمع بندی

با وجود مشکلاتی نظیر چالش‌های زیرساختی و نیاز به مدل‌های اقتصادی پایدار که هنوز در پلتفرم‌های سوشال فای به‌طور کامل حل نشده‌اند، آینده این پلتفرم‌ها به‌عنوان شبکه‌های اجتماعی وب ۳ امیدوارکننده به نظر می‌رسد. جهان به‌سرعت به سمت مدل‌های اقتصادی خالق‌محور حرکت می‌کند و پلتفرم‌های سوشال فای در این مسیر گام برمی‌دارند تا قدرت و ارزش را به تولیدکنندگان محتوا بازگردانند و از تمرکز درآمدزایی در شبکه‌های اجتماعی جلوگیری کنند.

اگر صنعت سوشال فای بتواند چالش‌های پیش‌رو و مشکلات ساختاری خود را پشت سر بگذارد، این شبکه‌های اجتماعی با بهره‌گیری از اصول دیفای می‌توانند به استحکام و پایداری برگشت‌ناپذیری دست یابند. این تحول می‌تواند به ایجاد فضای جدیدی در دنیای رسانه‌های اجتماعی منجر شود که در آن قدرت بیشتری به کاربران و تولیدکنندگان محتوا واگذار می‌شود و به‌طور کلی رویکردی عادلانه‌تر و غیرمتمرکزتر به تعاملات اجتماعی ارائه دهد.

5/5 - (1 امتیاز)

مهدی سعادت

مهدی سعادت هستم، 24 ساله، یک مهندس جوان و با استعداد که تحصیلات مقطع کارشناسی خود را در رشته برق و گرایش مخابرات در دانشگاه صنعتی اصفهان به پایان رسانده ام. در حال حاضر نیز در مقطع کارشناسی ارشد و در دانشگاه صنعتی امیرکبیر و در رشته مهندسی برق/گرایش مخابرات سیستم مشغول به تحصیل می‌باشم. از کودکی به نوشتن و ادبیات علاقه‌مند بودم و این علاقه را نیز هنوز حفظ کرده‌ام.. همچنین به عنوان یک مهندس جوان، عاشق حوزه مهندسی برق و مخابرات می‌باشم و در این زمینه‌ها تلاش می‌کنم تا دانش خود را گسترش دهم. طبیعت‌گردی، عکاسی و ویرایش عکس از طریق نرم‌افزارهایی مثل فتوشاپ نیز از سرگرمی‌های مورد علاقه من می‌باشد. در سال‌های اخیر نیز به حوزه ارزهای دیجیتال و NFT نیز گرایش پیدا کرده‌ام و به طور جدی به مطالعه و تحقیق در این زمینه مشغول هستم. مهدی سعادت یک جوان با انگیزه، پر از استعداد و دارای علایق گوناگون است که پیشرفت‌های زیادی در آینده خواهد داشت! مرسی از اینکه همراه من هستید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button