بیوگرافی محمد هلاکوئی پدرخوانده ارز دیجیتال ایران

بیوگرافی یک سبک نوشتاری در ادبیات است که هدف آن شرح و توصیف بخشی از زندگی یک فرد است. این نوع سبک نوشتاری سعی دارد ابعاد آموزنده یا الهامبخشی از زندگی فرد را به تصویر بکشد. در واقع، بیوگرافیها عمدتاً بر اساس یادداشتها و سخنان شخصی فرد مورد نظر تهیه میشوند و از فهرستکردن اطلاعاتی مانند محل تولد، سالروز تولد و تاریخ رخدادها به عنوان محدودهای برای نگارش استفاده نمیکنند. به جای آن، غالباً بر مشکلات، شادیها و سفرهای زندگی فرد تمرکز میکنند.
در حین خواندن بیوگرافی، شما احساس میکنید که خود فرد مورد نظر در مقابل شما نشسته و تمام پیچ و خمهای زندگی خود را برای شما تعریف میکند. در این مجموعه مقالات در ایران ریچ، سعی میکنیم کارآفرینان موفق ایرانی را معرفی کنیم و خلاصهای از زندگینامه آنها را برای شما بازگو کنیم.
محمد هلاکوئی، یک کارآفرین موفق ایرانی است که به عنوان یک الگو در دنیای ارزهای دیجیتال شناخته میشود. او با تلاش فراوان و اراده قوی خود، به یک فرد تأثیرگذار در حوزه ارزهای دیجیتال(کریپتو کارنسی) تبدیل شده است.
یکی از دستاوردهای بزرگ محمد هلاکوئی، راهاندازی وبسایت آکادمی هلاکوئی است. این وبسایت به او فرصتی داده است تا با کنسرسیومهای بینالمللی ارزهای دیجیتال در ارتباط باشد و نگاه ویژهای به کشور ایران داشته باشند. واقعیت این است که محمد هلاکوئی به عنوان یکی از پرطرفدارترین اینفلوئنسرها در زمینه بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال کشور محسوب میشود.
او در سالهای اخیر با تمرکز بر توکنها، CFD و کوینها، فعالیتها، مطالعات و تحقیقات گستردهای انجام داده است. حضور پیوسته در همایشهای ملی و بینالمللی در حوزه ارزهای دیجیتال به او امکان کسب تجربیات و اطلاعات گسترده از این صنعت نوپا را میدهد. برای ایجاد ارتباطهای قویتر، حتی رابطه نزدیکی با مدیرعامل بایننس، آقای چانگپنگ ژائو را برقرار کرده است.
محمد هلاکوئی با تلاش، پشتکار و دانش فنی خود، نه تنها به عنوان یک کارآفرین موفق شناخته شده است، بلکه به عنوان یک الگوی الهامبخش برای سایر افراد علاقهمند به حوزه ارزهای دیجیتال در ایران و جهان معرفی میشود.
محمد هلاکوئی، با ارائه دانش و تجربیات خود در حوزه ارزهای رمزنگاری شده، در سالهای اخیر به صورت بیچشمداشتی، این دانش را به اشتراک گذاشته و حتی در حال حاضر، با درآمدهای بالا از ارزهای دیجیتال، دورههای آموزشی خود را به صورت عمومی و رایگان ارائه میدهد. به همین دلیل، او به لقب پدرخوانده ارز دیجیتال ایران شهرت یافته است.
ما در ایران ریچ، ماموریت خود را در ترویج دلیل عدم موفقیت هیچ فردی در زندگی و کسب و کار اینترنتی به علت نبود دانش میدانیم. از این رو، آرزو داریم که فردی مانند محمد هلاکوئی در کشور بیشتر باشد و همواره برای ترویج مسیر صحیح، حمایت و پشتیبانی از افراد مشتاق به تغییر و کارآفرینان نوپا را داشته باشیم.
با ارائه دانش و تجربیات خود، محمد هلاکوئی نه تنها به عنوان یک کارآفرین موفق، بلکه به عنوان راهبری الهامبخش در حوزه ارزهای دیجیتال شناخته میشود. او به خلق فرصتها و امکاناتی برای دسترسی آسان تر عموم جامعه به دانش ارزهای رمزنگاری شده متعهد است و این اقدام او در نهایت میتواند به رشد و پیشرفت جامعه کمک کند.
محمد هلاکوئی با استفاده از روحیه کارآفرینی، اراده قوی و انگیزه برای به اشتراک گذاشتن دانش، نمونهای الهامبخش برای هر کسی است که به دنبال تغییر و کسب و کارهای نوپا است. وجود افرادی مانند او میتواند به تعمیق فرهنگ کارآفرینی در کشورمان کمک کند و ما را به سوی پیشرفت و رشد هدایت کند.
محمد هلاکوئی کیست؟ زندگی نامه محمد هلاکویی مدرس ارزهای دیجیتال و بلاکچین

محمد هلاکوئی، متخصص ارزهای دیجیتال و کارآفرین ایرانی، در ۱۱ اسفند ۱۳۶۴ در شهر اصفهان متولد شد. او از همان دوران کودکی علاقه زیادی به دنیای فناوری داشت و به مطالعه و تحقیق در این زمینه میپرداخت.
پدر محمد، کارمند بود و مادرش خانهدار بود. مادر محمد در سال ۱۳۹۸ بر اثر بیماری درگذشت. محمد سه خواهر بزرگتر از خود دارد.
محمد در سال ۱۳۹۹، به عنوان «پدرخوانده ارز دیجیتال ایران» معرفی شد. این عنوان، نشاندهنده تأثیرگذاری و جایگاه بالای او در این حوزه است.
چرا «پدرخوانده ارز دیجیتال ایران؟
محمد هلاکوئی به دلیل تأثیرگذاری و جایگاه بالای خود در حوزه ارزهای دیجیتال در ایران، به «پدرخوانده ارز دیجیتال ایران» معروف شده است. او یکی از اولین افرادی بود که در ایران به ارزهای دیجیتال علاقهمند شد و شروع به فعالیت در این حوزه کرد. او همچنین یکی از اولین افرادی بود که در ایران، وبسایت و دورههای آموزشی ارزهای دیجیتال را راهاندازی کرد.
محمد هلاکوئی چه میگوید؟
محمد هلاکوئی در مورد موفقیت خود در حوزه ارزهای دیجیتال میگوید: «من همیشه به دنیای فناوری علاقهمند بودم. وقتی برای اولین بار با ارزهای دیجیتال آشنا شدم، مجذوب این فناوری جدید شدم. من میدانستم که ارزهای دیجیتال پتانسیل زیادی دارند و میتوانند آینده اقتصاد را تغییر دهند. من تصمیم گرفتم که تمام تلاش خود را برای توسعه این فناوری و کمک به مردم برای یادگیری در مورد آن انجام دهم.
محمد هلاکوئی یک نمونه موفق از یک کارآفرین ایرانی است که با تلاش و پشتکار توانسته در حوزه ارزهای دیجیتال به موفقیتهای چشمگیری دست یابد. او الهامبخش بسیاری از علاقهمندان به ارزهای دیجیتال در ایران و سراسر جهان است.
اتفاقی ناگوار در مقطع دبستان در سن 11سالگی
در دوران دبستان،محمد هلاکوئی مواجهه با یک اتفاق ناگوار برایش رخ داد. به دلیل نبود همسن و همبازی در اطرافش بیشتر وقت خود را با پدر و مادر میگذراند در کلاس پنجم دبستان، مادرمحمد هلاکوئی سردرد شدیدی داشت و وضعیتش نرمال نبود. به طور ناگهانی، متوجه شد که مادرش سکته مغزی داشت…
دکترها به طور کلی امیدی به بهبودی مادرش نداشتند، اما به رحمت خداوند، مادرش به زندگی بازگشت. با این حال، نصف بدنش فلج شده بود. برای محمد هلاکوئی به سختی بود چرا که در آن سن، با شرایط سختی مواجه شد مادری که او را بزرگ کرده بود و تا پنج سالگی کنارش بود، دیگر مویی بر سر نداشت و موهایش را کوتاه کرده بودند. گذر زمانی بود که محمد هلاکوئی با یک مادر فلج زندگی میکرد.
واقعیت آن بود که توجه و اهمیتی که در دوران کودکی به او داده میشد، دیگر وجود نداشت. این موقعیت برایش چالشبرانگیز بود. اما در این برهه، او توانست با شجاعت و استقامت به خودم اعتماد کند و برای همگامی با خانوادهاش تلاش کند. مادرش نقشی مثبت در این مسیر داشته است و با حمایت و عشقش، او را برای مقابله با مشکلات تشویق کرده است.
این تجربه نشان میدهد که هرچند زندگی ممکن است مواجه با چالشها و موانعی باشد، اما ما میتوانیم از این تجربهها به عنوان فرصتی برای رشد و قویتر شدن استفاده کنیم. با برخورد با مشکلات و عواقب ناگوار، میتوانیم نشان دهیم که در برابر مشقتهای زندگی قادر به پشتکار و استقامت هستیم. این تجربه زندگی محمد هلاکوئی را به یک فرد قویتر و پر انگیزه تبدیل کرده است.
دوران راهنمایی محمد هلاکوئی تراژدی ناگوار از دست دادن آنچه به جانمان بسته بود
وقتی محمد پا به مدرسه راهنمایی گذاشت، درسهایش به شدت افت کرده بودند و تعداد تجدید آوردههایش نیز افزایش یافته بود. شرایط او در هیچکدام از سالهای راهنمایی مساعد نبود و تنها درسی که موفق به قبول شدن در آن شده بود، هنر و ورزش بود. این شرایط سخت و ناامید کننده برای محمد بود.
اما اتفاقات بدتر همچنان منتظر او بودند. در همان زمان، خبر تصادف و فوت شوهرخواهر و خواهرزادهاش به گوشش رسید. این خبر نه تنها شرایط او را بهبود نداد، بلکه بدتر هم شد. مادر محمد از این حادثه باخبر شد و اوضاع روانی و جسمیاش بهم ریخت. محمد به شدت حس میکند که نمیتواند درد و رنج روزهای آن دوران را به درستی به شما توصیف کند. مادرش دیگر نمیتوانست غذا بخورد و تنها از طریق تغذیه از طریق سرم زنده میماند.
یادش میآید که در خانه، مادرش در یک گوشه بر روی تخت خوابیده بود و خواهرش که در تصادف آسیب دیده بود، در گوشه دیگری از اتاق بر روی تخت استراحت میکرد. اما روزی رسید که محمد به خانه برگشت و متوجه شد که مادرش به بیمارستان منتقل شده است و اتفاقی که هرگز فکرش را هم نمیکرد، رخ داده است؛ متأسفانه مادرش درگذشته بود. این تراژدی ناگوار زندگی محمد را به هم ریخت.
خرید اُرگ موسیقی توسط محمد هلاکوئی در 16 سالگی
در لحظهای که مادرش را از دست داد زندگی محمد کاملاً تغییر کرد. فاقد شرایط خوبی بود و در مواجهه با تنهایی گرفتار شده بود. این بچهای که تا کنون با ناز و توجهات بزرگ شده بود، بلافاصله همه چیز را از دست داد و در دریایی از تنهایی غرق شد. با وجود حضور خواهرهایش شرایطش دیگر همانند قبل نبود.
محمد هلاکوئی تصمیم گرفت با پدرش درباره وضعیت دشواری که در آن به سر میبرد صحبت کند و نیازمندیهایش را در امور مالی به او بیان کند. پدرش به دلیل شرایط کاری خود، تنها کار مثبتی که در آن لحظه برایش انجام داد، خرید یک اُرگ بزرگ به نام کاسیو با قیمت ۵۰۰ هزار تومان به صورت اقساطی بود.
در ابتدا، یک فروشگاه اُرگ در انتهای خیابانشون وجود داشت. صاحب این فروشگاه یک فرد بسیار ماهر در زمینه موسیقی بود و از آن برای خودش درآمدزایی میکرد. محمد به او مراجعه کرد تا از او در یادگیری موسیقی راهنمایی بگیرد. به دلیل سن کمی که داشت، به آرامی و پیوسته در حال فراموش کردن تمامی بدبختیهای زندگیش بود، تا زمانی که درک کرد که نیاز به منابع مالی دارد و باید هزینههای خودش را تأمین کند.
این تجربه زندگی او را به راهی از تلاش و امید هدایت کرد. خرید اُرگ موسیقی، به او فرصتی داد تا به خوشیهای موسیقی غرق شود و از گذشتهی سخت زندگیش فراموشی بیابد. بدون تردید، این تصمیم زندگیاش را بهتر کرد و به او انگیزه داد تا با تمام توان، خودش را به سوی رویاهایش بکشاند.
یک داستان پر از تلاش و آرزوها: از کارگری در سوپرمارکت تا خرید کامپیوتر
در سال ۱۳۷۸، زندگی محمد با شروع به کار در سوپرمارکت نزدیک به یک فروشگاه اُرگ آغاز شد. در آنجا به عنوان نظافتچی کار میکرد و سپس به عنوان یک شاگرد در یک گلفروشی فعالیت کرد. همچنین، به علت کمبود آب در گلفروشی، مجبور بود هر روز برای آبیاری گلها به مسجد سرکوچه مراجعه کند. اما یک روز، در زیر زمین مسجد، به صورت اتفاقی بنری را که روی آن آموزش کامپیوتر نوشته شده بود، مشاهده کرد. این برایش بسیار جالب بود، زیرا آموزش کامپیوتر با ویندوز ۹۸ در دورههای آموزشی ارائه میشد.
او همواره به دنبال چالشهای جدید بود، بنابراین تصمیم گرفتم در کلاسهای کامپیوتر ثبتنام کند، اما متأسفانه در خانه کامپیوتری نداشت. بنابراین، تصمیم گرفت اُرگ خود را با قیمت ۴۰۰ هزار تومان بفروشد و از کمک پدرش دریغ نکند. سرانجام، پدرش با چک کارمندی به صورت اقساطی یک کامپیوتر پنتیوم ۱ برایش خرید و او با ویندوز ۹۸ در آموزشگاه کامپیوتر شروع به کار کرد.
با گذر زمان، محمد به جذابیت وب سایتها پی برد. اما عجیب بود که هیچ آموزشگاهی که فرا میبرد، اطلاعاتی درباره وب سایت نداشتند. به همین دلیل، تصمیم گرفت خودش آغازگر یادگیری طراحی وب شود و در اینترنت جستجو کند. برای اولین بار، او توانست دامین halakoei.net را در یک شرکت ثبت کند و با یک نرمافزار مبتدی به نام فرانتپیج، به طراحی وب پرداخته و تجربهای جدید را آغاز کند.
این داستان، داستانی است پر از تلاش، آرزوها و امید به آینده. از یک کارگر ساده در سوپرمارکت تا یادگیری کامپیوتر و طراحی وب، همه جا برایش تبدیل به چالشهایی جذاب و هیجانانگیز شدند. با تلاش و پشتکار، توانست از زیرزمین مسجد به دنیای کامپیوتر و طراحی وب پا بگذارد. این سفر برایش پر از کشفها و یادگیریهای جدید بود. هر روز با شور و شوق به کلاس میرفت و با استفاده از ویندوز ۹۸، دنیای کامپیوتر را به تدریج فرا گرفت.
در نهایت، توانست دامین halakoei.net را در یک شرکت ثبت کند و با استفاده از نرمافزار فرانتپیج، شروع به طراحی وب سایتهای خود کند. این برایش یک انتقال جذاب و هیجانانگیز به دنیایی بود که تا قبل از آن تنها در زیرزمین مسجد آن را از راه دور مشاهده کرده بود. همچنین، این تجربه به او امکان داد تا خلاقیت و خیالپردازی خود را در طراحی وب سایتها به کار بگیرد و ایدههایش را به واقعیت تبدیل کند.
این داستان، داستان یک فرد عادی است که با تلاش و پشتکار، از کارگری در سوپرمارکت تا طراحی وب سفری پرماجرا را طی کرد. تجربههایش در این مسیر، او را به دنیای جدیدی از فناوری و ابزارهای دیجیتال راهنمایی کرد و به او امید و انگیزه داد تا همیشه به دنبال چالشهای جدید باقی بماند و به رشد و پیشرفت خود ادامه دهد.

از بردهگی تا موفقیت داستان غیرمعمول محمدهلاکوئی در دنیای وب
در آن زمان، محمد با یک شرکت وب آشنا شد و تصمیم گرفت برای کارآموزی به آنجا مراجعه کند. او به شرکت معرفی شد و با مدیر شرکت ملاقات کرد. مدیر با او صحبت کرد و از او پرسید که به چه منظوری به آنجا آمده است. محمد به او گفت که میخواهد مهارتهای کاری را در این شرکت یاد بگیرد.
شرکتی که محمد به آنجا آمده بود، بسیار بزرگ و لوکس بود. کارمندان آن به طور کلی شیکپوش بودند و در سراسر شرکت کامپیوترهای بسیاری وجود داشت. در این شرکت، مدیرعامل محمد را صدا کرد و از او سوال کرد که آیا انگلیسی را بلد است یا خیر. محمد پاسخ داد که بله، میتواند انگلیسی صحبت کند. اما وقتی مدیرعامل به انگلیسی شروع به صحبت کرد، محمد نتوانست حرفهای او را درک کند و به او گفت که نفهمیده است. در واقع، محمد در اینجا دروغ گفته بود تا توجه و جذب شدن در این شرکت را جلب کند.
مدیرعامل به محمد گفت که اگر میخواهد در این شرکت کار کند، باید برده او باشد. این حرف برای محمد سنگین و غیرقابل درک بود. او با ناراحتی و گیجی از اتاق مدیر بیرون رفت و در ابتدا تصمیم گرفت این شرکت را برای همیشه ترک کند.
اما در همان لحظه که محمد میخواست بیرون برود، یک نفر به او گفت: محمد، تو خیلی بد صحبت کردی به تو گفت که باید برده او باشی، اما تو داری یک فرصت بزرگ را از دست میدهی! این شرکت به کارهای وب میپردازد و تو به آن علاقهمند هستی
در آن لحظه، محمدبا خودش در حیرت بود که چه واکنشی نشان دهد. اما در نهایت تصمیم گرفت برگرده. پیش مدیر شرکت رفت، وارد اتاقش شد و با انرژی گفت: آمدهام تا برده ات شوم ایشان به محمد گفتند: اگر میخواهی برده من باشی، برو تی را بردار و کار را شروع کن
تجربه تی کشیدن را قبلاً که محمد داشت، کار را شروع کرد. در شرکت، کارمندان زیادی مشغول بودند، از خانمهای شیکپوش تا آقایان حرفهای.
خانمها وقتی محمد را میدیدند، دلشان به حال و روز او میسوخت که یک جوان تی و دستمال میکشد. اما گروه دیگری از خانمها برای شوخی و خنده، به او میگفتند: بیا و روی میزم را هم دستمال بکش اما او فقط به یک چیز فکر میکرد در حال حاضر در شرکتی هست که روزی به آرزویش رسیده بود، پس نمیخواست این فرصت را از دست بدهد
محمد هلاکوئی، تحول و تبدیل به متخصص طراحی وب
محمد هلاکوئی، در سن ۱۷ سالگی، به طور ناخواسته وارد یک شرکت وب شد و به عنوان برده به آنجا گرفته شد. این شرکت یک محیط پویا و فعال در زمینه طراحی وب داشت و محمد در آنجا با دنیای جدیدی آشنا شد.
در ابتدا، محمد به عنوان یک برده در این شرکت کار میکرد. وظیفههایش شامل انجام کارهای روزمره دفتری و کمک به کارمندان دیگر بود. او به تدریج با فرآیندها و فعالیتهای شرکت آشنا شد و شروع به یادگیری مهارتهای طراحی وب کرد.
با گذر زمان، محمد شروع به توجه به کارهای طراحی وب در شرکت کرد. او به تحلیل صفحات وب، طراحی رابط کاربری، برنامهنویسی و دیگر جوانب مربوط به طراحی وب علاقهمند شد. او با شور و اشتیاق زیادی به خودآموزی و یادگیری عمیق تمام جزئیات مربوط به طراحی وب پرداخت.
با تلاش و پشتکار محمد، دانش و مهارتهای او در طراحی وب بهبود یافت. او به تدریج توانست با استفاده از ابزارهای طراحی وب پیشرفته و زبانهای برنامهنویسی مختلف، وبسایتهای نمونه و پروژههای جدیدی را طراحی کند. تواناییهای او در طراحی وب شروع به جذب توجه و تحسین همکاران و مدیران شرکت کرد.
با گذر زمان، محمد به یک متخصص طراحی وب تبدیل شد. او مسئولیتهای پروژههای بزرگتر را بر عهده گرفت و به عنوان یک عضو ارزشمند تیم طراحی وب شناخته شد. او با تلاش و تجربه خود، بازخوردهای مثبت بسیاری را از مشتریان و همکارانش دریافت کرد و مشتاقانه به بهبود و پیشرفت خود ادامه داد.
محمد هلاکوئی از بردهگی در این شرکت رهایی یافت و به جایگاهی که به عنوان یک متخصص طراحی وب کسب کرده بود، رسید. او با تمام تلاش و انگیزه بهبود مستمر و یادگیری نوآوریهای جدید در حوزه طراحی وب را ادامه داد وبه عنوان یکی از برترین متخصصان طراحی وب شناخته شد. داستان محمد هلاکوئی نشان میدهد که با تلاش، اراده قوی و علاقه به یادگیری، حتی از سن بسیار جوانی میتوان به یک متخصص حرفهای در زمینه مورد علاقه تبدیل شد و از بردهگی به موفقیت پیش رفت.

به فکر این افتادن محمد هلاکوئی در خانه
یک روز در خانه محمد هلاکوئی متفکر بود و به فکر این افتاد که چه کاری انجام دهد. به یاد آورد که در راه برگشت به خانه، در یک اطلاعیه که روی دیوار بود، متنی با عنوان کارگاه آموزش موفقیت رایگان مشاهده کرده بود. با هر طریقی که بود، شماره تماس آن را پیدا کرد و با آنها تماس گرفت و صندلی خود را رزرو کرد تا بتواند به طور نزدیک تجربه آن را ببیند.
آموزش در یک فضای بزرگ در بالای شهر تهران برگزار میشد و یک سخنران در آنجا به مدت یک و نیم ساعت در مورد موفقیت صحبت میکرد. صحبتهایش به قدری جذاب بودند که واقعاً محمد هلاکوئی تحت تأثیر قرار گرفتم و دلش میخواست هر جلسه را به آنجا برود تا از مطالب استفاده کند. اما آنها به او گفتند که برای ادامه آموزش باید در دوره ثبت نام کند و مبلغ ۱۴۹ هزار تومان را پرداخت کند!
متأسفانه محمد هلاکوئی پول کافی نداشت، اما دلش به دریا زده شد و با مدیر کارگاه صحبت کرد تا بتواند به عنوان کارگری در آنجا کار کند و در ازای آن، اجازه حضور در کلاس آموزش موفقیت را به او بدهند. آیا میتوانید حدس بزنید که چه شد؟ آنها این پیشنهاد را نپذیرفتند.
کلاسهای آموزش موفقیت ماهیانه دو بار برگزار میشدند و او در کلاسهای رایگان شرکت میکرد، اما به دلیل نداشتن پول، نتوانست به طور کامل در دوره ثبت نام کند. دیگر مطالب را ازبر شده بود. وقتی در کلاسهای آموزش رایگان حضور مییافت، میفهمید از کجا موضوع شروع میشود و چه مطالبی مورد بحث قرار میگیرد.
سرانجام، با تلاش و تحرک بسیار، به سختی توانست پول دوره آموزشی را جمع کند و در کل دورهها شرکت کند. او محمد هلاکوئی در آنجا مهارتهای ارتباطی، حرف زدن در جمع، مدیریت خشم و مباحث مهم دیگر را یاد گرفت.
با علاقهای شدید، کتاب موفقیت به سوی کامیابی اثر آنتونی رابینز را میخواند. به گفته محمد هلاکوئی همیشه به یادم میماند که چقدر این کتاب را به عشق و علاقه میخواندم. این کتاب برایم بسیار الهام بخش بود، چرا که نشان میداد که آنتونی رابینز چه تحمل سختیها و رنجهایی را برای رسیدن به موفقیت کشیده است.
در آن لحظه، علاقهمندی خودش به کتابها و مطالعه را به طور واضحی درک کرد این کتاب به طور خاص به او نشان میداد که تلاشها و مشکلاتی که آنتونی رابینز تجربه کرده است، چقدر ارزشمند و الهامبخش هستند. همین تجربهها و تلاشهای وی انگیزهی بسیاری را در او برانگیخت.
به طور کلی، تجربهاش از خواندن این کتاب، با تمامی سختیها و رنجهایی که آنتونی رابینز برای رسیدن به موفقیت تحمل کرده است، بسیار جذاب و الهامبخش بود. این کتاب به اوبهترین راهنما و راهبردها برای رسیدن به موفقیت را نشان داد. او میگفت امیدوارم که در آینده بتوانم از این مطالب یادگرفته شده در زندگی و کارم بهرهبرداری کنم و به سوی کامیابی پیش بروم.

۱۹ سالگی – تأسیس اولین شرکت رسمی توسط محمد هلاکویی
در سن ۱۹ سالگی، محمد هلاکویی تصمیم گرفت اولین شرکت رسمی خود را تأسیس کند. پس از ترک شرکت قبلی به دلیل مشکلات مدیریتی، به عنوان فریلنسر شروع به فعالیت کرد. او با استفاده از آگهیها و نیازمندیها مشتریان خود را جذب کرد و با هزینه کمی وب سایتها را برای آنها راهاندازی میکرد.
سپس، شرکت خصوصی اداره برق به او پیشنهاد یک پروژه داد و پس از انجام کار، مبلغ ۵۰۰ هزار تومان دریافت کرد. این پروژه به خوبی پسند مدیر شرکت نیز بود و او پیشنهاد کرد به صورت شراکتی شرکتی را تأسیس کنیم و او آن را مدیریت کند.
با توجه به اینکه هزینههای شرکت توسط مدیر شرکت تأمین میشد، برای تأمین سرمایه شرکت شخصی خودش بودکه مجبور به فروش کامپیوتر خانگی خود شد. در نتیجه، در سن ۱۹ سالگی شرکت رسمی خودش را راهاندازی کرد.
با گذر زمان، تصمیم گرفت از شریک خود جدا شود و شرکت خودش را به تنهایی راهاندازی کند. تجربیاتی که در آن دوران به دست آورده بود و مطالعات و آموزشهایی که انجام داده بود، به او کمک کردند تا مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشد و همچنین بتواند با خشم خود به خوبی مدیریت کند.
بنابراین، محمد تصمیم گرفت از شریک خود جدا شود و شرکت خودش را راهاندازی کند. علاوه بر این، به علاقهمندی خود در گذراندن دورههای آموزشی پایبند بود و هر روز سعی میکرد تا بهتر و قویتر شود.
متأسفانه، در سال ۱۳۸۶ به دلیل عدم داشتن دانش مدیریت کارکنان و مالی، شرکت او با مشکلاتی مواجه شد و در نهایت ورشکستگی را تجربه کرد. ا مجبور شدم تمام وسایلی که خریده بودم را بفروشد تا بتواند بدهیهایش را تسویه کند.
داستان یک رویا، یک تلاش بیوقفه و یک سقوط ناگهانی. در سال ۱۳۸۶

داستان یک رویا، یک تلاش بیوقفه و یک سقوط ناگهانی. در سال ۱۳۸۶، با سرمایه اولیهای ناچیز اما با روحیه پرشور، شرکتی راهاندازی کرد. فقط ۵۰۰ هزار تومان پسانداز خودم و ۴.۵ میلیون تومان وام از بانک سپه، انگیزهای برای شروع کار بود.
وقتی این شرکت را تأسیس کرد، با بازاریابی و فروش وامها به مشتریان، تلاشش را برای رسیدن به هدفش بیشتر می کرد. اما برخورد با دریاهای مختلف سختیها و ناامیدیها را برایش به ارمغان می آورد. با تمام توان و اراده، به هر دری زد و پیشی گرفت، اما دستیافتن به موفقیت به دلیل کمبود دانش مدیریتی و مالی، همچنان چالشهای بزرگی را برایش به همراه داشت.
بالاخره، در طول راه، شرکتی که با امید و آرزوهای بزرگ تأسیس کرده بود، به شکست روبرو شد. دلیل اصلی آن جابهجایی در مدیریت کارکنان و مالی بود. اما در این مسیر پر از سختیها، یادش نمیرود که چقدر تلاش کرد. برای پرداخت بدهیهای به بار آمده، مجبور شد تمام ملزوماتی که خودش خریده بودم را بفروشد، اما همچنان شرکت را از لحاظ قانونی منحل نکرد.
این داستان از رویا، به سقوط و سپس رستاخیز، یک مسیر پرماجرا را نشان میدهد. ممکن است در آن زمان انتظار داشت همه چیز به راه خوبی پیش برود، اما زندگی طبق قوانین خود پیش میرود. بدون شک، تجربه شکست او را تقویت کرد و به او یادآوری کرد که برای رسیدن به موفقیت، نیاز به آمادگی، دانش و اراده قویتر است.
از این تجربه تلخ، او یاد گرفت که شکست نه پایان است، بلکه یک فرصت برای یادگیری و رشد است. امروز، با اطلاعات و تجربیاتی که به دست آورده است، میتواند بهترین نسخه از خودش را در دنیای تحلیل ارزهای رمزنگاری شده ارائه دهم. این داستان، بخشی از سفرش در جهان کسب و کار است که هرچند با شکست آغاز شده، اما همچنان دارای امید، انگیزه و تصمیم برای پیشروی است.
ازکار وب تا فروش پک CDو هتل پنج ستاره؛ داستان موفقیت محمد هلاکوئی
در یکی از روزهای معمولی، در یک هتل ۵ ستاره آفری به او دادند آنها قرار بودند نمایشگاهی در حوزه آرایش و بهداشت برگزار کنند و غرفههای زیادی در آنجا وجود داشت. محمد به عنوان یک طراح وب، تصمیم گرفت یکی از این غرفهها را اجاره کند. اگرچه کار او در طراحی وبسایت بود و هیچ ارتباط مستقیمی با صنعت آرایش و بهداشت نداشت، اما با مدیر غرفه صحبت کرد و ایشان ایده جالبی داشتند: طراحی یک وبسایت برای افراد فعال در این حوزه
واقعیت این بود که در آن زمان، بسیار کمترین افرادی که به طراحی وبسایت نیاز داشتند، با این مفهوم آشنا بودند، و بسیاری از افراد هنوز اطلاعات کافی درباره سایت و آنچه میتوانست به آن اضافه شود نداشتند. بنابراین، یکی از اهداف محمد این بود که بتواند این ایده را به آنها توضیح دهد و آنها را قانع کند که نیاز به یک وبسایت حرفهای دارند.
برای جلب توجه مشتریان و جذب آنها به غرفه ایشان ، از خلاقیت بالایی استفاده کرد. محمد تمام اطلاعات یک سایتی که مطالب زیادی درباره لوازم آرایشی و بهداشتی داشت، را برداشت کرد و آنها را در یک پک CD کپی کرد. سپس، در نمایشگاه با قیمت ۵ هزار تومان، این پک CD را به فروش گذاشت. شگفتانگیز این بود که غرفه ایشان به سرعت پر بود و شلوغترین غرفه در نمایشگاه بود. به دلیل تفاوت ایشان با سایر غرفهها جذابیت بیشتری داشت.
این راه بسیار جذابی بود تا بتواند ایدههای خلاقانهتری را در آینده به کار ببندد و مشتریان را به طرف خود جذب کند. این تجربه نشان داد که هرچه تواناییها و مهارتهای خود را توسعه دهیم و از خلاقیت در کسب و کار استفاده کنیم، میتوانیم فرصتهای بزرگتری را به دست آوریم.
از آنجایی که در آن زمان، افراد زیادی با مفهوم و استفاده از وبسایت آشنا نبودند، محمد به ارائه یک پیشنهاد خلاقانه و جذاب اقدام کرد. ایده محمد برای افراد فعال در صنعت آرایش و بهداشت بود که یک وبسایت حرفهای برای خود داشته باشند. در حقیقت، محمد ارائه داد که برای آنها یک سی دی آموزشی باشد که در آن تمام اطلاعات مربوط به طراحی و مدیریت وبسایت را برایشان فراهم کند.
با این ایده جذاب، من توانست توجه بسیاری از بازدیدکنندگان نمایشگاه را جلب کند. غرفه ایشان فرقی با سایر غرفهها داشت و پک CD آموزشی ایشان بسیار مورد توجه بود. مشتریان خود را به سمت غرفه خود جذب میکردند و آنها از این پک CD برای یادگیری و توسعه کسب و کار خود استفاده میکردند.
تجربه در این نمایشگاه به محمد نشان داد که با خلاقیت و ایدههای نو، میتوان توانستههای بزرگی را در کسب و کار خود ایجاد کند. این تجربه به من او ثابت کرد که توسعه مهارتها و استفاده از راهکارهای خلاقانه میتواند در جذب مشتریان و ایجاد فرصتهای بیشتر در حوزه کسب و کار کمک کند.
خرید خانه و مستقل شدن محمد هلاکوئی در سن 21 سالگی
در سن ۲۱ سالگی، وقتی محمد با کسب درآمد قابل توجهی روبرو شد، حس بسیار خوشایندی را تجربه کرد. میتوانست به خودم بگوید که پول خوبی در دست دارم و این باعث شد تا به فکر خرید خانه بیفتد. در نهایت، پس از محاسبات دقیق، تصمیم گرفت یک خانه به ارزش ۶۰ میلیون تومان را به صورت پیشخرید داشته باشد. البته، در ابتدا ۳۰ میلیون تومان را به صورت پیش پرداخت پرداخت کرد و بقیه مبلغ را به صورت اقساط ماهیانه پرداخت میکرد. این تصمیم باعث شد که در سن ۲۱ سالگی، زیر بار قسطهای سنگینی قرار بگیرد و تحت فشار قرار بگیرد.
در عین حال که با مشکلاتی مواجه میشد، تقاضای وب سایت به شدت افزایش یافت و شرکت به عنوان یکی از شرکتهای معروف شهر محسوب میشد. کار به حدی پیشرفت کرد که تعداد کارکنان شرکت را افزایش داد و به خاطر موفقیتهایی که به دست آورد، به خدا سپاسگزار بود. در نتیجه، تصمیم گرفت خانهاش را بفروشد و در داخل شهر یک خانه با باغ بخرد و حتی ماشینش را نیز ارتقا دهد.
در همین زمان، رویاهایش به تدریج به واقعیت تبدیل میشدند. همه این اتفاقات در کنار هم میافتادند و او به طور مداوم به سمت رویاهایش پیش میرفت. این تجربه بسیار جذاب بود و او را ترغیب کرد که به تلاشش ادامه دهد و به دنبال رویاهایش برود.
سفر محمد هلاکوئی به آمریکا و بازدید از گوگل در سال 2015

محمد هلاکوئی در اوایل کار، همواره رویا و علاقهمندی به بازدید از شرکت گوگل را داشت. شبها، وقتی میخواست به خانه برگرد، عکسهایی از گوگل را به دیوار اتاقم چسبانده بودم و همیشه آرزو میکرد یکبار هم شده شرکت گوگل را به صورت نزدیک ببیند.
در نهایت، با تمام سختیها، توانست ویزای سفر به آمریکا را دریافت کند و رویایش به واقعیت پیوست. به آمریکا سفر کرد و در طول این سفر، به برخی از شهرهای این کشور سر زد. اما بهترین لحظه برایش زمانی بود که به شرکت گوگل رسید و در آنجا شرکت کرد.
سیلیکون ولی (Silicon Valley) جایی است که تمام برندهای بزرگ جهان، از جمله گوگل، آمازون و فیسبوک، قرار دارند. در این منطقه، شرکت گوگل یک دوره آموزش سئو برگزار میکرد و محمد شرکت کرد. طی این دوره، تمام عکسهایی که بر روی دیوار خانهاش بودند، را از نزدیک دید و احساس خاصی را تجربه کرد. این برایش به اندازه یک رویای بزرگ بود، نه تنها به شرکتی که همیشه علاقهمند به آن بود رسید، بلکه در دورههای آموزشی آن شرکت نیز شرکت کرد.
اکنون وقتی محمد به گذشته فکر میکند، متوجه میشود که به خاطر عدم بهرهبرداری کامل از فرصتهای زندگی اش، برخی از آنها را از دست داده است. در گذشته، به خاطر مشکلات مالی نتوانست برای ادامه تحصیل به دانشگاه مالزی برود و این مسئله باعث ناراحتی و جدال با پدرش شد. در حالی که به طور نادرست فکر میکرد که فرصتهای دیگری وجود ندارد، اما در واقعیت، فرصتهای زیادی در دسترس بودند و محمد به خاطر قهر کردن برخی از این فرصتها را از دست داده بود.
به کشورهای مختلف سفر کرد و به تدریج وضعیت مالیاش بهبود یافت؛ حتی میتوانست در کشورهای مختلف اقامت پیدا کند. اما به دلیل حس وطنپرستی و ارتباط عمیقی که با کشورش داشت، همیشه به خود میگفت که نه، شرایطم الان خیلی خوب است و نتیجه تلاشهایم را میبینم. حتی شرکت را به عنوان فرزندی از خود میدانست و مجبور بود از آن مراقبت کند.
با این حال، به دلیل نداشتن دانش و تجربه کافی در مدیریت و مسائل مرتبط، با جریمهها و خسارات زیادی روبهرو شد. مشکل اصلی محمد این بود که با تلاش و خطا شرکت را در حال حاضر نگه داشت، حتی از اینکه چگونه یک کارمند را باید بیمه کند هم خبر نداشت. اگرچه محمد آموزشهای زیادی را دیده بود و با علاقه و شوق به کلاسها میرفت، اما تمام اتفاقات ناگواری که رخ داد، ناشی از عدم داشتن آموزش درست بودند.
داستان مهاجرت محمد هلاکوئی به خارج از کشور
روزی یکی از دوستان محمد به او پیشنهاد زندگی در خارج از کشور و مهاجرت داد. در ابتدا، به خاطر عرق ملی و ارتباط عمیقی که با کشور داشت، این پیشنهاد را قبول نمیکرد. اما با کمی تفکر و تأمل، فهمید که شرایطی جالب و جذاب در خارج از کشور منتظر ممکن است. مجبور شد تمامی ترسها را کنار بگذارد و به تصمیمی قاطعانه مهاجرت کند.
محمد هلاکوئی، همواره از مهاجرت و زندگی در کشور دیگر ترسیده بود. با این حال، با گذشت زمان و تجربههایی که کسب کرده بود، میفهمید که زندگی در کشور دیگر میتواند موجبات تغییر جذابی را به دنبال داشته باشد. تجربههای سختی را در کشورش تجربه کرده بود و این باعث شده بود که دیگر کشش قویتری برای حفظ وضعیت ثابت و روابط معمول نداشت. در نهایت، تصمیم گرفت ترسهایش را کنار بگذارد این فرصت را برای مهاجرت به کشوری دیگر به دست بیاورد
اولین مرحله این سفر، انتخاب کشور موردنظرش بود. پس از مطالعه و تحقیق درباره کشورهای مختلف، تصمیم گرفت به کشوری مهاجرت کند که شرایط اقتصادی و اجتماعی مناسبی داشته باشد و همچنین فرهنگی جذابی را برای کشف و یادگیری ارائه دهد. سرانجام، تصمیم به مهاجرت به یک کشور اروپایی گرفت.
پس از تدارک مدارک و انجام مراحل لازم، روزی آمد که به کشور مقصدش رسید. این تغییر برایش بسیار جذاب و تازه بود. در ابتدا، با چالشهایی مانند تطبیق با فرهنگ جدید، زبان جدید و سیستم زندگی متفاوت روبرو شد. اما با گذشت زمان، توانستم با این چالشها مقابله کند و به تدریج در جامعه جدید جا بیافتد.
زندگی در کشور جدید، موجبات تغییرات فراوانی را به همراه برایش داشت. با مرور زمان، تجربههای جدید را کسب کرد، ارتباطات جدیدی برقرار کرد و در محیطی جدید رشد و توسعه یافت. با آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم جدید، دنیای جدیدی را کشف کرد و از این تجربه بهرهبرداری کرد.
تدریجاً، بهبود وضعیت اقتصادی خود را نیز تجربه کرد. در کشور جدید، فرصتهای شغلی بیشتری ارائه میشد و محمد توانست به عنوان یک مهاجر، به یک شغل پایدار دست یابد. این باعث شد که از نظر مالی مستقلتر شود و به آرزوها و اهدافش نزدیکتر شود.
هر چند همیشه در وجودمحمد یک بخش کوچکی از ترس و اشتیاق برای بازگشت به وطنش وجود داشت، اما با گذشت زمان و سازگاری با زندگی در کشور جدید، ترس محمد کاهش یافت و احساس ارتباط و انتساب به جامعه جدیدش افزایش یافت.
به طور خلاصه، مهاجرت محمد به خارج از کشور تجربهای جالب و البته چالشبرانگیز بود. این تجربه به او فرصتی داد تا به زندگی جدیدی دست یابد و با تغییرات و تحولات مختلف روبرو شود. هرچند همیشه به وطنش و ریشههایش ارتباط و احساس قوی داشت، اما مهاجرت به کشور جدید به او امکان آشنایی با فرهنگها و ارتباط با افراد جدید را داد و زندگیش را بهبود بخشید.
آشنایی محمد هلاکوئی با ارزهای دیجیتال

دنیای ارزهای دیجیتال به زندگی محمد هلاکوئی وارد شد. ارزهای دیجیتال، ابتکاری نوآورانه در دنیای مالی محسوب میشوند که توانستهاند به طور قابل توجهی زندگی افراد را تغییر دهند. با ورود به این دنیای جذاب، محمد توانست تجربههای جدیدی را دریافت کند و برایش امکانات و فرصتهای بسیاری را فراهم کرده است.
ارزهای دیجیتال، نه تنها امکانات مالی جدیدی را به محمد ارائه دادند، بلکه همچنین به او اجازه دادند به عنوان یک مشارکتکننده فعال در بازار جهانی فعالیت کند. با استفاده از ارزهای دیجیتال، او توانسته است به راحتی با افراد و سازمانهایی در سراسر جهان همکاری کند و تجارت بینالمللی را تسهیل کند.
با ورود ارزهای دیجیتال به زندگی اش، تمرکز بر مسایل مالی و سرمایهگذاری نیز تغییر کرد. محمد توانسته است در بازار ارزهای دیجیتال به عنوان یک سرمایهگذار فعال عمل کند. این بازار پویا و نوآورانه، فرصتهای بسیاری برای کسب درآمد و رشد سرمایه فراهم میکند. با مطالعه و تحلیل بازار و استفاده از روشهای مناسب، او توانسته است در این بازار به سود قابل توجهی دست یابد.
همچنین، تکنولوژی بلاکچین که پایهای برای عملکرد ارزهای دیجیتال است، به او اجازه داده است تا بهترین استفاده را از امنیت، شفافیت و سرعت این فناوری نوین ببرد. محمد از تکنولوژی بلاکچین استفاده کرده و تراکنشهای امن و قابل اعتماد را در سراسر دنیا انجام می دهد. این تکنولوژی نه تنها امنیت او را تضمین میکند، بلکه همچنین به او امکان میدهد در کمترین زمان ممکن و با کمترین هزینه به تراکنشها دسترسی داشته باشد.
محمد هلاکوئی عاشق این هست که در دنیای ارزهای دیجیتال فعالیت کند و از این فناوری پیشرفته بهرهبرداری کند. این فضا پر از فرصتها، نوآوری و انعطافپذیری برایش است که به او امکان میدهدکه هیجان و تحول را در زندگیش تجربه کند. با اینکه همواره باور داشته است که افراد نباید به داراییهایشان متعصب باشند، اما دنیای ارزهای دیجیتال به قدری زیبا و جذاب است که میتواند در زندگی دیگران نیز تأثیرگذار باشد.
زمانی که به گذشته خود نگاه میکند، متوجه مسیرهایی میشود که اشتباه رفته است، اقداماتی که نباید انجام میداد و اشتباهاتی که مرتکب شده بود محمدهلاکوئی. خیلی دوست دارد تجربیاتش را در یک کتاب به اشتراک بگذارد و افراد دیگری را بهرهمند از آن کند.
شاید برخی بگویند که محمد هلاکوئی یک فرد موفق است، اما از دیدگاه محمد ، موفقیت تعاریف متعددی دارد. محمد کتابی به نام “موفقیت بامبویی” نوشته است که تاکنون به چاپ هفتم رسیده است. در این کتاب، تجربیاتش را با برندهای بزرگ ایران، از جمله دیجیکالا، آپارات، اپلیکیشن بازار و غیره به اشتراک گذاشته است و از تجربیات آنها بهرهبرداری کرده است. این کتاب واقعاً بینظیر است و میتواند به شما در رسیدن به موفقیت کمک کند.
به طور خلاصه، دنیای ارزهای دیجیتال به زندگی محمد امکانات بیشماری را به ارمغان آورده است و او از این فرصت برای به اشتراک گذاشتن تجربیاتش و کمک به دیگران استفاده میکند. این دنیا پر از امکانات، نوآوری و زیبایی است که قادر است زندگی شما را نیز متحول کند.
دورهها و پکیجهای آموزشی محمد هلاکوئی
- فانوس دریای ارز دیجیتال
- دوره موج سواری در ارز دیجیتال و بازار مالی
- آموزش ترید ارز دیجیتال – دوپینگ مالی ۲
- برج مراقبت بازارهای مالی (زبان انگلیسی در فاندامنتال)
- آموزش بایننس
- دوره نخبگان ارز دیجیتال
- دوره دوپینگ مالی (دوره ویژه آکادمی)
- دوره سرمایهگذاری بلندمدت در ارز دیجیتال
- آموزش کیف پول ارز دیجیتال CoolWallet S
- آموزش coinex
- امپراطوری سهام بینالمللی (آموزش خرید سهام بینالمللی)
- دوره سکوی پرتاب (رایگان)
- شخصیت سرمایهگذار (رایگان) جذاب ترش کن
این دورهها و پکیجهای آموزشی از تجربیات و دانش محمد هلاکوئی در زمینه ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی برخوردارند. هر کدام از این دورهها و پکیجها به شما امکان میدهند مهارتهای لازم برای موفقیت در ارزهای دیجیتال و سرمایهگذاری در بازارهای مالی را یاد بگیرید.
خلاصه تجربیات محمد هلاکوئی
آقای محمد هلاکوئی، یکی از اصول بنیادی برای شروع کسب و کار را در فرق بین عزت نفس و اعتماد بنفس میبیند. او تأکید میکند که فهم این تفاوت برای افرادی که میخواهند مشروعیت کسب و کار خود را بسازند بسیار حائز اهمیت است.
آقای هلاکوئی فرمودهاند که برای دستیابی به موفقیت در زندگی، مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنید. این شامل مهارتهای فروش، بادی لنگویج، آداب و معاشرت در ارتباط با دیگران است. او معتقد است که با یادگیری این مهارتها، مسیر زندگی شما به طور کامل تغییر خواهد کرد.
با این حال، آقای هلاکوئی به این نکته اشاره میکنند که هنوز به موفقیتی که خودشان میخواهند دست نیافتهاند. او میگوید که تعریف موفقیت برای هر فرد متفاوت است و میتواند از نظر دیگران موفق به نظر برسد، اما از نظر خودشان موفقیت حاصل نشده است. به همین دلیل، آقای هلاکوئی تصمیم گرفته است فیلم آموزشی “سکوی پرتاب” را به صورت رایگان در اختیار عموم قرار دهد تا با دیدن آن افراد به تجربیات خود اضافه کنند.
او معتقد است که این دوره میتواند به زندگی شخصی بسیاری از افراد، حتی در کسب و کارهایشان، کمک کند. همچنین، از دوستان خود درخواست دارد که با انتشار این دوره، به تغییر زندگی دیگران نیز کمک کنند. این دوره برای افرادی که هنوز راه خود را پیدا نکردهاند یا افرادی که هدفمند هستند، بسیار تأثیرگذار است.
با این نگاه جذاب و انگیزشی، آقای هلاکوئی به اشتراک تجربیاتشان میپردازند و به همه افراد دعوت میکنند تا از این دوره بهرهمند شوند و به تغییر زندگی خود و دیگران کمک کنند.
علایق و تفریحات محمد هلاکوئی
محمد هلاکوئی، علاقهمند به ورزشهای شنا، تنیس و بیلیارد است. در گذشته در رشته رزمی آیکیدو فعالیت داشته است. علاوه بر این، او به اینترنت و مطالعه علاقهمند است.
تحقیق و مطالعه در زمینههای مدیریت، تجارت الکترونیک و موفقیت برای محمد هلاکوئی جالب است. او به دنیای رمزارز و بلاکچین علاقهمند است و معتقد است که این دنیا از نظر سودآوری بالا ولی خطرناک است. با این حال، او تأکید میکند که باید با دانش صحیح و بهروز خودمان را برای ورود به این حوزه مجهز کنیم.
همچنین، محمد هلاکوئی آهنگی با نام “شروع کن” را خوانده است که در رادیو جوان پخش شده است. برای دانلود این آهنگ میتوانید نام آن را در موتور جستجوی گوگل جستجو کنید و به آن دسترسی پیدا کنید.
شرح مختصر
- محمد هلاکوئی
- متولد : ۱۱ اسفند ۱۳۶۴
- محل تولد : اصفهان (ساکن ترکیه)
- شغل پدر : کارمند
- شغل مادر : خانه دار (فوت شده)
- وضعیت تأهل : مجرد
- تعداد فرزندان خانه پدری : ۴ فرزند (۳ خواهر بزرگتر از خود دارد)
- تحصیلات : کارشناسی ارشد MBA فناوری اطلاعات دانشگاه WWS مالز