بیوگرافی محمد علی پورصمدی تحلیلگر بازارهای مالی

در این مقاله، ما می‌خواهیم محمدعلی پورصمدی، تحلیلگر بازارهای مالی و مدیر آلبرکس ایران را به طور کامل معرفی کنیم. با مطالعه این مقاله، شما اطلاعات جامعی در مورد شخصیت و نحوه ترید محمدعلی پورصمدی را خواهید داشت. به همین منظور، پیشنهاد می‌کنیم تا آخرین خط این مقاله را مطالعه کنید تا قبل از خرید دوره جامع معامله گری محمدعلی پورصمدی، اطلاعات دقیقی درباره او کسب نمایید.

محمد علی پورصمدی کیست؟

محمد علی پورصمدی، معامله‌گر و فعال بازارهای مالی به خصوص بازار فارکس، اهل ایران و متولد تهران است. وی معامله‌گری را به صورت غیرحرفه‌ای از سال 1390 شروع کرد که به گفته خودش مرحله گیجی را می گذراند و تکلیفش با خود مشخص نبود. بعد از گذشت 4 سال به صورت حرفه‌ای وارد عرصه بازار های مالی بین‌المللی شد.

محمد علی پورصمدی یک تحلیلگر بازارهای مالی با تخصص در حوزه تجارت و سرمایه گذاری است. او در زمینه مالی و بازارهای مالی تجربه و دانش فراوانی دارد. پورصمدی به عنوان یک کارشناس مالی در زمینه ترید، سرمایه گذاری و ریسک مدیریت فعالیت می‌کند.

او به استفاده از روش‌های تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در بررسی بازارهای مالی مسلط است. با استفاده از این روش‌ها، پورصمدی تلاش می‌کند تا روند رشد و نزول بازارهای مالی را پیش بینی کند و به سرمایه گذاران و تریدرها راهنمایی کند.

علاوه بر تحلیل بازارهای مالی، پورصمدی همچنین به عنوان یک کارآفرین مالی فعالیت دارد و در حوزه استراتژی های مالی، سرمایه گذاری هوشمند و رمزارزها (ارزهای دیجیتال) تخصص دارد. او با نگرشی کارآفرینانه به بازارهای مالی، به معرفی فرصت های سرمایه گذاری در صنایع نوظهور و تکنولوژی بلاکچین می‌پردازد.

محمد علی پورصمدی با تحلیل دقیق و استفاده از ابزارهای مالی مناسب، به مدیریت ریسک و بهره‌وری سرمایه اولویت می‌دهد. او تلاش می‌کند تا به کمک تحقیق و توسعه مالی، راهکارهای نوین و بهینه‌سازی استراتژی‌های سرمایه گذاری را به ارمغان بیاورد.

محمد علی پورصمدی به عنوان یک تحلیلگر بازارهای مالی، تجربه و دانش خود را در حوزه‌های مختلف از جمله بازارهای سهام، بازارهای ارز، بازارهای طلا و سایر ابزارهای مالی به کار می‌گیرد. او با رویکرد مشتری محور و تأکید بر ارتقای آگاهی سرمایه گذاران، به ارائه خدمات و مشاوره مالی حرفه‌ای می‌پردازد.

محمدعلی پورصمدی در دورهٔ ۸۸ تا ۸۹

محمدعلی پورصمدی دربارهٔ تجربیات و تفکرات خود در دورهٔ ۸۸ تا ۸۹ می‌گوید که علاقهٔ اصلی‌اش در دوران تحصیل به رشتهٔ برق و شاخهٔ الکترونیک بود. او در حین تحصیل در این رشته، به صورت سطحی و در حد آماتور به بورس ایران علاقه نشان می‌داد و آن را پیگیری می‌کرد.

پورصمدی توضیح می‌دهد که در آن زمان در جامعه، بیشتر افراد به بورس به عنوان شغل دوم نگاه می‌کردند؛ به این معنی که بورس درآمد فرعی و نه اصلی بود. او نیز به همین دیدگاه عمومی پیوسته و بورس را به عنوان یک فرصت شغلی اصلی در نظر نمی‌گرفت.

بنابراین، پورصمدی توجه و تلاش خود را بیشتر به رشتهٔ برق و الکترونیک اختصاص می‌داد و بورس را به عنوان یک موضوع سطحی و همراهی در حد آماتور در نظر می‌گرفت. او به دلیل نظرات رایج در جامعه و ترس از عدم استقرار مالی، به بورس تلاش فعالی نمی‌کرد و آن را در اولویت‌های خود قرار نمی‌داد.

بطور خلاصه، در آن زمان، پورصمدی از بورس به عنوان یک فرصت شغلی اصلی غافل بود و آن را به عنوان یک فعالیت سطحی و همراهی درک می‌کرد. اما بعلت دیدگاه‌های رایج در جامعه و ترس از عدم استقرار مالی، تلاش فعالی در راستای ورود به این عرصه را نداشت.

شروع کار محمدعلی پورصمدی درسال 90

شروع کار محمدعلی پورصمدی در سال ۹۰ به همراه احساس گیجی و عدم مشخص بودن تکلیف شخصی او آغاز شد. در این سال، او علاقه زیادی به پذیرش در دانشگاه و رشته مورد علاقه‌اش، یعنی رشتهٔ برق، داشت. اما به دلیل تماشای فیلم‌ها و مووینگ‌هایی از معاملات بورس توسط اساتید، وسوسه شد و به سمت بورس کشیده شد.

محمدعلی پورصمدی توضیح می‌دهد که اساتید با نشان دادن تصاویر و ویدیوهای معاملات به او، او را ترغیب به ورود به عرصهٔ بورس کردند. این موضوع بسیار جالب بود، زیرا به او یک استراتژی دروغین به نام “مووینگ‌ها” معرفی شده بود. او در برابر تناقض بین منابع اساتید فارسی و خارجی گیج و سردرگم بود و نمی‌دانست کدام را باور کند.

به همین دلیل، در آن زمان هیچ منبع یا بانک اطلاعاتی طبقه‌بندی شده دربارهٔ معاملات بورس وجود نداشت. این به این معنی است که برای شروع مسیر در این حوزه، باید از صفر شروع کند و به طور مستقل به سطح پیشرفته و حرفه‌ای برسد.

اما این وضعیت برای پورصمدی آزاردهنده بود. وقتی در جستجوهای اینترنتی به هر مطلبی برمی‌خورد، به شدت به آن ایمان می‌آورد و برای مدت طولانی آن را پیگیری می‌کرد. او اشاره می‌کند که آن زمان به افرادی که می‌گفتند با دیدن دوره‌های آموزشی، بصورت حضوری یا آنلاین، نمی‌توان به موفقیت رسید، اصلاً اعتقادی نداشت.

پورصمدی در آن زمان هیچ اعتقادی به این نداشت که با دیدن دوره‌های آموزشی، به موفقیت برسد. زیرا در عرصهٔ معامله‌گری، همه چیز برایش نامفهوم و پیچیده بود. اما او به یک راه امید داشت و آن هم منابع انگلیسی در یوتیوب بودند. این منابع تصاویر و ویدیوهای آموزشی در زمینهٔ بورس را در اختیار او قرار می‌دادند.

دل سرد شدن محمدعلی پورصمدی

در سال ۹۱، محمدعلی پورصمدی به دلیل شرایط نامساعد بازار بورس ایران و وجود بازیگران فاسد و نقد شوندگی ضعیف، دلسرد شد. او می‌گوید که در این زمان تصمیم گرفت به جستجوی راهکارهای دیگری برای معامله کردن بپردازد و به سمت سبک‌های بنیادی تر و کامل‌تری از تحلیل بازار هدایت شود.

به این معنی که پورصمدی تمرکز خود را از تحلیل فنی، مانند استفاده از ادیکاتورها، اسیلاتورها، الیوت و غیره، به تحلیل بنیادی منتقل کرد. تحلیل بنیادی به بررسی عوامل اقتصادی، مالی و سیاسی تأثیرگذار بر شرکت‌ها و بازارها می‌پردازد. این شیوه تحلیل بر اساس ارزیابی اطلاعات و خبرهای مرتبط با شرکت‌ها، صنایع و اقتصاد کلان استوار است.

با تغییر به سمت تحلیل بنیادی، پورصمدی می‌خواست عوامل اقتصادی و مالی کشور را بررسی کرده و با استفاده از آن‌ها، چارت‌ها و نمودارهای بورس ایران را تحلیل کند تا بتواند به سود خوبی دست یابد. این راهکار به او امید می‌داد که از وابستگی به تحلیل فنی و احتمالاً تأثیر بازیگران فاسد در بازار بورس کاسته و به راهی جدید و پایدارتر برای معامله گری برسد.

اگرچه این تغییر در رویکرد محمدعلی پورصمدی می‌توانست به او امید بدهد، اما هنوز او با چالش‌هایی همچون نقد شوندگی ضعیف و وجود بازیگران فاسد در بازار بورس ایران روبرو بود. به همین دلیل، او به دلسردی نسبی دچار شده بود و از تحلیل فنی که باز هم به وجود بازیگران فاسد و شرایط نامساعد بازار وابسته بود، دست برداشته بود.

تحول محمدعلی پورصمدی از الکترونیک به ICT و راهکار جدید برای معامله گری

در سال ۹۲، محمدعلی پورصمدی تصمیم گرفت رشته تحصیلی خود را از برق الکترونیک به برق ICT تغییر دهد. این تغییر را به دلیل کسل کننده و بی مفهوم بودن رشته الکترونیک در سطح دانشگاه و آگاهی از اینکه تسلط بر مدارهای الکتریکی تنها نتیجه خوبی در زندگی او به همراه نخواهد داشت، انجام داد.

با ورود به رشته برق ICT، پورصمدی توانست درک بهتری از شبکه‌های کامپیوتری و مفاهیم مرتبط با آن‌ها پیدا کند. او معتقد بود که این مسیر جدید در زندگی‌اش معجزه‌ای برای او در زمینه معامله‌گری به ارمغان خواهد آورد.

این تغییر در رشته تحصیلی نشان می‌دهد که پورصمدی تمامیت و انسجام در زندگی حرفه‌ای خود را در نظر گرفته است. او تحصیلات خود را با توجه به اهداف و ارزش‌های شخصی خود تنظیم کرده و به دنبال راهکارهایی بود که بتواند به اهداف خود در زمینه معامله‌گری نزدیک شود.

همکلاسی پور صمدی

مصطفی، یکی از همکلاسان پورصمدی در دانشگاه بود و نقش بسیار مؤثری در زندگی و تحولات او ایفا کرد. او همچون پورصمدی، به معامله‌گری و ترید علاقه‌مند بود و این امر باعث ایجاد ارتباطی نزدیک بین آن دو شد. اما تفاوت اصلی بین آن‌ها در این بود که پورصمدی در بورس ایران فعالیت می‌کرد و به درس‌های مربوط به آن تمرکز داشت، در حالی که مصطفی به فراگیری درباره بازارهای بین‌المللی مشغول بود.

اطلاعات ارائه شده توسط مصطفی در مورد بازارهای جهانی، نقش فعال و الهام‌بخشی در زندگی پورصمدی ایفا کرد. این اطلاعات و آگاهی درباره بازارهای جهانی، پورصمدی را به سمت تجزیه و تحلیل و مشارکت در بازارهای بین‌المللی سوق داد و به او کمک کرد تا از محدودیت‌های بورس ایران فرار کند و به بازارهای جهانی وارد شود. این تغییر در تمرکز و اشتیاق پورصمدی نسبت به معامله‌گری، زندگی وی را متحول کرد و به وی امکان توسعه و رشد در این زمینه را فراهم کرد.

در سال ۹۳، محمد علی پور صمدی تمرکزش را روی بازار فارکس با سرعت بالا و به شدت تمرکز کرد. مانند یک سوخت جت که به او تزریق می‌شد، سریع و به سمت جلو پیشرفت می‌کرد. احساس ناامیدی از بورس ایران او را به سمت بازارهای جهانی سوق داد و اشتیاق ورود به بازار جهانی و آشنایی با مصطفی زندگی‌اش را تغییر داد.

او و مصطفی یک مسیر مشترک داشتتند و تمام تلاشش را برای رقابت سالم و به دست آوردن اطلاعات می‌کرد تا از مصطفی پیشی بگیرد. 

مسیر موفقیت محمد علی پورصمدی

محمد علی پورصمدی، معتقد بود که فارکس (بازار ارز) مسیر موفقیت شخصی او است. او به هر زمانی فرصت می‌یافت تا منابع انگلیسی را بررسی کند، حتی در مترو و کلاس‌های رسمی دانشگاه. برای پورصمدی، تنها چیزی که او را تحرک و انگیزه‌بخش می‌کرد، معامله‌گری در بازارهای جهانی بود.

او باور داشت که فارکس و مشارکت در آن، مسیری است که موفقیت را برای خود به ارمغان می‌آورد و بدون آن، هیچ آینده‌ای را برای خود تصور نمی‌کرد.

تجربه محمدعلی پورصمدی در تبدیل طمع به ترس در معاملات فارکس

در سال ۹۴، پس از یک سال تحقیق و تلاش در منابع انگلیسی، پورصمدی توانسته بود با استفاده از الیوت، اندیکاتورها، اسیلاتورهای گوناگون، الگوهای هارمونیک، قانون گن، اندیکاتور ایچیموکو، اکسپرت نویسی و پرایس اکشن در سطح کلاسیک به تدریج روی یک حساب ۵۰۰ دلاری تلاش کند. اما دو موضوع اساسی را به خوبی مدیریت نمی‌کرد:٫ مدیریت

1.سرمایه و روانشناسی معامله‌گری

2. تبدیل شدن طمع به ترس در معاملات

این دو مسئله باعث شد که پورصمدی به مارجین کال بشود و تمام پولش را از دست بدهد. او دوباره با وارد کردن ۵۰۰ دلار به بازار، به همین مشکل برخورد کرد و بدون رعایت این دو مسئله، ۱۰۰۰ دلار پول خود را از دست داد، که در آن زمان برایش مقدور نبود به همین راحتی از دست بدهد، زیرا او یک دانشجو بود و از سن ۱۶ سالگی به عادت کار کردن برای کسب درآمد خودش از خانواده خود دست نمی‌کشید. او همزمان در کارگاه کفاشی و شب‌ها در سوپرمارکت کار می‌کرد.

این تجربه باعث شد که پورصمدی ترس از بازار فارکس را به جای شور و شوق قبلی خود تجربه کند و در این زمان، او نه توانست ادامه دهد و نه قادر بود این فرصت را در بازارهای مالی به دست آورد.

 در اواخر سال ۹۴، محمدعلی پورصمدی به عنوان یک کارشناس در پروژه‌های مرتبط با برق ICT در دانشکده شهید شمسی پور در استان تهران فعالیت می‌کرد. اما در همین زمان، او با علاقه‌مندی به معامله‌گری و فارکس، تمام انرژی و تمرکز خود را به این زمینه اختصاص داد.

در همان دوران، پورصمدی به یک ایده برای پروژه جدید در ذهن خود دست یافت. او به نقش برق ICT که رشته اصلی او بود، در پیشرفت و توسعه بازارهای مالی و بین‌المللی، به خصوص بازار فارکس، توجه کرد. این ایده به او امکان می‌دهد دو علاقه‌مندی خود را، یعنی برق ICT و معامله‌گری در فارکس، به هم وصل کند و در کنار هم بررسی کند.

به طور خلاصه، پورصمدی در این زمان دغدغه‌های جدیدی را با شروع مجدد در فارکس تجربه کرد. او با تمرکز بر نقش برق ICT در بازارهای مالی و بین‌المللی، به تحلیل و بررسی مسائل مرتبط با این دو حوزه پرداخت.

استراتژی‌های نوین محمدعلی پورصمدی در معاملات فارکس

ایده اصلی مهندس محمدعلی پورصمدی در حوزه فارکس به تمرکز بر بستر شبکه‌های کامپیوتری برای معاملات و انتخاب رشته برق در تحصیلاتش برمی‌گردد. او در طول پروژه خود در فارکس متوجه شد که ایجاد اکسپرت‌ها و سیستم‌های معاملاتی مبتنی بر اندیکاتورها مانند الیوت و هارمونیک به همراه ترسناک بودند. با تجربه‌ای که از بازار به دست آورد، تصمیم گرفت در تابستان همان سال تمام روش‌های معاملاتی خود را دور بیاندازد و فقط بر سه مورد تمرکز کند:

۱. پرایس اکشن حرفه‌ای: بر اساس تحلیل و فهم عمقی از رفتار قیمت‌ها، به معاملات می‌پرداخت.

۲. مدیریت سرمایه: با تمرکز بر مدیریت صحیح سرمایه و ریسک، به بهره‌وری و سودآوری بیشتر در معاملات فکر می‌کرد.

۳. روانشناسی معاملات: با آگاهی از عوامل روانی و احساسی در معاملات، سعی می‌کرد تصمیم‌گیری‌های منطقی‌تر و موفق‌تری داشته باشد.

از این سه شاخه، پورصمدی با استفاده از اطلاعات و تجربیات خود، به معاملات می‌پرداخت و هر بار هرچه بیشتر به تطبیق آنها با شرایط بازار می‌پرداخت.

اتفاقات زندگی محمد علی پورصمدی

اتفاقات زندگی محمد علی پورصمدی ناگزیر و بی حکمت نبودند، بلکه برای رشد و پیشرفت او بسیار مؤثر بودند.

تغییر رشته: تصمیم به تغییر رشته و انتخاب رشته برق، او را با مصطفی آشنا کرد که به همراه او در تمرکز بر بازارهای مالی جهانی فعالیت کند. این آشنایی او را به سمت معاملات در بازارهای پیچیده هدایت کرد.

رشته برق: رشته برق، مهارت‌ها و توانایی‌های محمد علی پورصمدی را در تحلیل و فهم بازارهای پیچیده تقویت کرد. او به دلیل دانش و تحصیلات خود، قادر بود تحلیل‌های عمیق‌تری از بازارها ارائه دهد.

پروژه کارشناسی: پروژه کارشناسی او را به سمت ارتباط تحصیلاتی خود با فارکس هدایت کرد و او را به دستاوردهای بازده پایین روش‌های قبلی معامله‌گری خود آگاه کرد. او از الگوها و اندیکاتورهای معمول در معامله‌گری دست برداشت و به سمت استراتژی‌های شخصی خود حرکت کرد.

مهاجرت به آمریکا: مهاجرت به آمریکا، او را قادر به تمرکز بر استراتژی شخصی خود کرد و امکان بهینه کردن آن را فراهم ساخت. این مهاجرت به وی امکان می‌دهد که به سبک معاملاتی خود پایبند باشد و آن را بهبود ببخشد.

رشته‌های اقتصادی: اگر پورصمدی به رشته‌های اقتصادی روی می‌داد، فرمول‌های بدردنخور معامله‌گری را ممکن است دریافت می‌کرد که وی را از معامله‌گری دور می‌کرد. انتخاب رشته برق به وی امکان می‌دهد تحلیل‌های عمیق‌تری از بازارها داشته باشد.

تمرکز بر معامله‌گری: نگاه به معامله‌گری به عنوان شغل اصلی، وی را قادر به پیشرفت در این حوزه کرد. این نگاه به معامله‌گری به وی امکان می‌دهد تمام توانمندی‌ها و انرژی خود را در بهبود عملکرد خود در این زمینه متمرکز کند.

با این توضیحات، اتفاقات زندگی محمد علی پورصمدی نه تنهابی حکمت نبودند، بلکه او را به موفقیت و پیشرفت در حوزه معاملات فارکس هدایت کردند. تصمیم‌هایی که او در زمینه تغییر رشته، تحصیلات، پروژه کارشناسی، مهاجرت و تمرکز بر معامله‌گری گرفت، به وی امکان می‌دهد تجربه و دانش خود را در این حوزه به بهره‌وری بالا بکشاند و استراتژی‌های موثری را ارائه دهد.

آخرین سخن پایانی محمد علی پورصمدی

محمد علی پورصمدی، معتقد است که معامله‌گری به معنای تمرین، تمرین و دوباره تمرین است. او با تأکید بر کنترل روانی خود، به این موضوع تاکید می‌کند که مهارت‌های معامله‌گری تنها یک شاخه از اطلاعات معامله‌گری نیستند. او به برنامه‌های پرایس اکشن و مدیریت صحیح سرمایه اهمیت می‌دهد. این رویکرد تمرین و کنترل روانی، کلید موفقیت او در معامله‌گری بوده است.