استراتژی های مبتنی بر کندل استیک
استراتژی های مبتنی بر کندل استیک یا استراتژی های مبتنی بر الگو های کندل استیک، استراتژی هایی هستند که ب براساس الگو ها و سیگنالهایی که توسط نمودار های کندل استیک ارائه میشوند، اقدام به تصمیمگیری در معاملات میکنند. حال در اول کار به اینکه کندل چیست می پردازیم.
کندل استیک (Candlestick) چیست؟
یک روش نمایش دادههای قیمتی در نمودارهای مالی است. این روش در ابتدا توسط مبادلهگران جنوبی منطقه کوجیما در ژاپن در قرن 17 معرفی شد و از آن زمان، به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال محبوب در بازارهای مالی شناخته میشود.
هر کندل در نمودار کندل استیک از سه قسمت تشکیل شده است: بدن (Body)، سایه بالا (Upper shadow) و سایه پایین (Lower shadow).
- بدن: بدن کندل بین سطح باز کردن (Open) و سطح بستن (Close) قرار میگیرد. اگر بدن کندل سبز باشد، نشانگر افزایش قیمت است؛ در حالی که بدن قرمز نشانگر کاهش قیمت است. اندازه بدن کندل نشان دهنده محدوده تغییر قیمت در یک دوره زمانی است.
- سایه بالا: سایه بالا به قسمتی از نمودار اشاره دارد که از سطح بستن به بالا میرود و بالاترین قیمت را در آن دوره نشان میدهد.
- سایه پایین: سایه پایین به قسمتی از نمودار اشاره میکند که از سطح باز کردن به پایان دوره میرود و کمترین قیمت را در آن دوره نشان میدهد.
نمودار کندلاستیک اطلاعات مهمی را در مورد روند قیمتها، تقاضا و عرضه، نقاط قیمتی اهرم و الگوهای تحلیلی فراهم میکند. با استفاده از کندلها، میتوانید الگوهای مختلفی را شناسایی کنید که ممکن است نشانگر تغییرات قیمتی و روندهای بازار باشند، و از طریق آنها تصمیمهای معاملاتی بگیرید.
الگوهای کندل استیک صعودی و نزولی
الگوهایی هستند که در نمودار کندل استیک برای نشان دادن روند صعودی یا نزولی بازار استفاده میشوند. در زیر، چند الگوی معروف کندل استیک صعودی و نزولی را بررسی خواهیم کرد:
صعودی:
Bullish Engulfing Pattern (الگوی فروشنده فراگیر):
این الگو هنگامی رخ میدهد که یک کندل قرمز (با قیمت پایینتر از کندل قبلی) کندل قبلی را کاملا فراگیرد و یک کندل سبز (با قیمت بالاتر از کندل قبلی) شکل گیرد. این الگو ممکن است نشانگر تغییر جهت روند از نزولی به صعودی باشد.
Hammer (الگوی چکش):
در این الگو، یک کندل کوتاه با بدنی سبز و سایههای بالا و پایین بلند شکل میگیرد. این الگو ممکن است نشانگر اتمام نزول و شروع روند صعودی باشد.
Morning Star (ستاره صبحگاهی):
این الگو شامل سه کندل است. یک کندل قرمز (نماینده فشار فروش)، یک کندل کوتاه با بدنی سبز که به تنهایی قرار میگیرد و یک کندل سبز (نماینده افزایش قیمت و تقاضا) که بدنی بزرگتری نسبت به کندل قبلی دارد. این الگو نشانگر اتمام نزول و شروع روند صعودی است.
Bullish Harami (الگوی هارامی مثبت):
در این الگو، یک کندل بزرگ قرمز (نماینده فشار فروش) و یک کندل کوچک سبز دنبال میشود که کاملا داخل بدن کندل قرمز قرار میگیرد. این الگو ممکن است نشانگر تغییر جهت روند از نزولی به صعودی باشد.
Piercing Pattern (الگوی نفوذ):
این الگو شامل دو کندل است. یک کندل قرمز بزرگ (نماینده فشار فروش) و یک کندل سبز که با شروع در سایه پایین کندل قرمز و پایان باز بالاتر از نقطه میانی کندل قرمز قرار میگیرد. این الگو ممکن است نشانگر اتمام نزول و شروع روند صعودی باشد.
Bullish Doji (الگوی دوجی مثبت):
در این الگو، بدن کندل کوچکی وجود دارد که میتوان آن را به عنوان یک خط افقی تصور کرد. قیمت بستن در نزدیکی سطح باز کردن قرار دارد. این الگو ممکن است نشانگر تردید در روند نزولی و شروع روند صعودی باشد.
Bullish Three White Soldiers (سه سرباز سفید صعودی):
این الگو شامل سه کندل است که همه آنها سبز هستند و بدنهای بزرگتری نسبت به کندل قبلی دارند. این الگو نشانگر قدرت صعودی و تأیید روند صعودی است.
مهم است بدانید که هر الگوی کندلاستیک تنها نشانگری است و برای تصمیمگیری معاملاتی، بهتر است از تحلیل تکنیکال کامل ترکیب با الگوهای کندلاستیک استفاده کنید. همچنین، مدیریت ریسک و استفاده از سایر ابزارهای معاملاتی نیز بسیار مهم است.
نزولی:
Bearish Engulfing Pattern (الگوی خریدار فراگیر):
این الگو هنگامی رخ میدهد که یک کندل سبز (با قیمت بالاتر از کندل قبلی) کندل قبلی را کاملا فراگیرد و یک کندل قرمز (با قیمت پایینتر از کندل قبلی) شکل گیرد. این الگو ممکن است نشانگر تغییر جهت روند از صعودی به نزولی باشد.
Shooting Star (الگوی ستاره شلیکی):
در این الگو، یک کندل کوتاه با بدنی قرمز و سایههای بالا بلند شکل میگیرد. این الگو ممکن است نشانگر اتمام صعود و شروع روند نزولی باشد.
Evening Star (ستاره عصر):
این الگو شامل سه کندل است. یک کندل سبز (نماینده افزایش قیمت و تقاضا)، یک کندل کوتاه با بدنی قرمز کهبه تنهایی قرار میگیرد و یک کندل قرمز (نماینده فشار فروش) که بدنی بزرگتری نسبت به کندل قبلی دارد. این الگو نشانگر اتمام صعود و شروع روند نزولی است.
Bearish Harami (الگوی هارامی منفی):
در این الگو، یک کندل بزرگ سبز (نماینده افزایش قیمت و تقاضا) و یک کندل کوچک قرمز دنبال میشود که کاملا داخل بدن کندل سبز قرار میگیرد. این الگو ممکن است نشانگر تغییر جهت روند از صعودی به نزولی باشد.
Bearish Doji (الگوی دوجی منفی):
در این الگو، بدن کندل کوچکی وجود دارد که میتوان آن را به عنوان یک خط افقی تصور کرد. قیمت بستن در نزدیکی سطح باز کردن قرار دارد. این الگو ممکن است نشانگر تردید در روند صعودی و شروع روند نزولی باشد.
Bearish Three Black Crows (سه کلاغ سیاه نزولی):
این الگو شامل سه کندل است که همه آنها قرمز هستند و بدنهای بزرگتری نسبت به کندل قبلی دارند. این الگو نشانگر قدرت نزولی و تأیید روند نزولی است.
توجه داشته باشید که الگوهای کندلاستیک تنها به تنهایی نمیتوانند برای تصمیمگیری معامله استفاده شوند. بهتر است دیگر ابزارها و تحلیلهای فنی را همراه با الگوهای کندلاستیک مورد استفاده قرار دهید و قبل از هر تصمیم معاملاتی، آن را با دقت بررسی کنید. همچنین، در نظر داشته باشید که الگوهای کندلاستیک همیشه صحت ندارند و بازار ممکن است به طرز غیرمنتظرهای عمل کند.
استراتژی های معروف مبتنی بر کندل استیک
در زیر به برخی از استراتژی های معروف مبتنی بر کندل استیک اشاره میکنم:
1. استراتژی نمودار روزانه:
در این استراتژی، معاملات براساس الگوها و سیگنالهای کندلاستیک در نمودار روزانه انجام میشود. معمولاً ترکیبی از الگوهای معروف مانند الگوهای ترند، الگوهای عکس العمل و ادامه الگوها مورد استفاده قرار میگیرد.
نحوه استفاده از استراتژی مبتنی بر کندل استیک
استراتژی مبتنی بر کندل استیک در نمودار روزانه (Daily Candlestick Chart) میتواند بسیار مفید واقع شود. این استراتژی بر اساس الگو های کندل استیک در نمودار روزانه تمرکز دارد و میتواند به شناسایی روندها و نقاط ورود و خروج معاملات کمک کند. در ادامه، نحوه استفاده از استراتژی مبتنی بر کندل استیک در نمودار روزانه را شرح خواهم داد:
شناسایی الگو های کندل استیک:
در نمودار روزانه، کندلها نشاندهنده بازار روز قبل هستند. معاملهگر باید الگوهای کندلاستیک را شناسایی کند که میتواند به شکلهای مختلفی از جمله الگوهای ترند، الگوهای برعکس ترند، الگوهای ادامه ترند و الگوهای شکست میانجی را شامل شود.
تأیید الگوها:
برای تأیید الگوهای کندلاستیک، معاملهگر میتواند از تحلیل فنی دیگر مانند نشانگرهای فنی، خطوط روند و سطوح پشتیبانی و مقاومت استفاده کند. این تحلیلها ممکن است به معاملهگر کمک کنند تا قدرت و قوت الگوهای کندلاستیک را بیشتر ارزیابی کند.
تعیین نقاط ورود و خروج:
با تأیید الگوهای کندلاستیک و استفاده از تحلیل فنی دیگر، معاملهگر میتواند نقاط ورود و خروج معاملات را تعیین کند. مثلاً، وقتی که یک الگوی برعکس ترند شناسایی میشود، معاملهگر ممکن است برای ورود به معامله در جهت معکوس روند استفاده کند. همچنین، سطوح پشتیبانی و مقاومت میتوانند به عنوان سطوح ورود و خروج معاملات مورد استفاده قرار بگیرند.
مدیریت ریسک:
همواره باید به مدیریت ریسک مناسب توجه کرد. معاملهگر باید سطح توقعات خود را مشخص کند و میزان سود و ضرر قابل قبول را تعیین کند. استفاده از سفارشات محدود (مثلاً سفارشهای Stop Loss و Take Profit) میتواند به معاملهگر کمک کند تا ریسک را کنترل کند و به طور خودکار از معاملات بیرون بیروند و نقاط تمرکزی کندلاستیک استفاده کند.
مهمترین نکته در استفاده از استراتژی مبتنی بر کندل استیک در نمودار روزانه، تأیید الگوها و استفاده از تحلیل فنی دیگر است. الگوهای کندلاستیک ممکن است به تنهایی نادیده گرفته شوند و برای تأیید آنها نیاز به اطلاعات بیشتری داشته باشیم. همچنین، همواره باید به مدیریت ریسک دقت شود و سطوح پشتیبانی و مقاومت در تعیین نقاط ورود و خروج معاملات مورد استفاده قرار بگیرند.
2. استراتژی در نمودار 4 ساعته:
در این استراتژی، معاملات براساس الگوها و سیگنال های کندل استیک در نمودار 4 ساعته انجام میشود. تاخیر کمتر در انجام معاملات و رصد الگوهای کوتاه مدت از جمله مزایای این استراتژی است.
استفاده از استراتژی مبتنی بر کندل استیک در نمودار 4 ساعته
استراتژی مبتنی بر کندل استیک در نمودار 4 ساعته (4-Hour Candlestick Chart) نیز میتواند بسیار مفید باشد. این استراتژی بر اساس الگو های کندل استیک در نمودار 4 ساعته تمرکز دارد و میتواند به شناسایی روندها و نقاط ورود و خروج معاملات کمک کند. در زیر، چند مرحله برای استفاده از استراتژی مبتنی بر کندل استیک در نمودار 4 ساعته آورده شده است:
شناسایی الگو های کندل استیک:
در نمودار 4 ساعته، کندلها نشاندهنده قیمتهای 4 ساعت گذشته هستند. معاملهگر باید الگو های کندل استیک را در این بازه زمانی شناسایی کند. میتوانید به الگوهای ترند، الگوهای برعکس ترند، الگوهای ادامه ترند و الگوهای شکست میانجی توجه کنید.
تأیید الگو ها:
به منظور تأیید الگوهای کندلاستیک، میتوانید از تحلیل فنی دیگر مانند نشانگرهای فنی، خطوط روند و سطوح پشتیبانی و مقاومت استفاده کنید. این تحلیلها میتوانند به شما کمک کنند تا قدرت و قوت الگوهای کندلاستیک را بهتر بسنجید.
تعیین نقاط ورود و خروج:
پس از تأیید الگوهای کندلاستیک و استفاده از تحلیل فنی دیگر، میتوانید نقاط ورود و خروج معاملات را تعیین کنید. به عنوان مثال، وقتی یک الگوی برعکس ترند شناسایی میشود، میتوانید برای ورود به معامله در جهت معکوس روند استفاده کنید. همچنین، سطوح پشتیبانی و مقاومت میتوانند به عنوان نقاط ورود و خروج معاملات استفاده شوند.
مدیریت ریسک:
همواره باید به مدیریت ریسک مناسب توجه کنید. معاملهگر باید سطح توقعات خود را مشخص کند و میزان سود و ضرر قابل قبول را تعیین کند. استفاده از سفارشات محدود (مانند سفارشهای Stop Loss و Take Profit) میتواند به شما کمک کند تا ریسک را کنترل کنید و به طور خودکار از معاملات خارج شوید.
مهمترین نکته در استفاده از استراتژی مبتنی بر کندل استیک در نمودار 4 ساعته، تمرکز بر تأیید الگوها و استفاده از سایر ابزارهای تحلیلی است. استراتژیهای مبتنی بر کندلاستیک میتوانند مفید باشند، اما همواره توصیه میشود که قبل از استفاده از هر استراتژی، آن را با دقت تست کنید و در صورت لزوم، مشورت حرفهای دریافت کنید.
3. استراتژی نمودار 1 ساعته:
در این استراتژی، معاملات براساس الگو ها و سیگنال های کندل استیک در نمودار 1 ساعته انجام میشود. این استراتژی برای معامله گرانی که ترجیح میدهند در بازارها بیشتر حرکت کنند، مناسب است.
چند مرحله برای استفاده از استراتژی های مبتنی بر کندل استیک نمودار 1 ساعته
استراتژی مبتنی بر کندل استیک در نمودار 1 ساعته (1-Hour Candlestick Chart) نیز میتواند بسیار مفید باشد. این استراتژی بر اساس الگو های کندل استیک در بازه 1 ساعته تمرکز دارد و میتواند به شناسایی روندها و نقاط ورود و خروج معاملات کمک کند. در زیر، چند مرحله برای استفاده از استراتژی مبتنی بر کندل استیک در نمودار 1 ساعته آورده شده است:
شناسایی الگوهای کندلاستیک:
در نمودار 1 ساعته، کندلها نشاندهنده قیمتهای 1 ساعت گذشته هستند. شما باید الگوهای کندلاستیک را در این بازه زمانی شناسایی کنید. میتوانید به الگوهای ترند، الگوهای برعکس ترند، الگوهای ادامه ترند و الگوهای شکست میانجی توجه کنید.
تأیید الگوها:
به منظور تأیید الگوهای کندلاستیک، میتوانید از تحلیل فنی دیگر مانند نشانگرهای فنی، خطوط روند و سطوح پشتیبانی و مقاومت استفاده کنید. این تحلیلها میتوانند به شما کمک کنند تا قدرت و قوت الگوهای کندلاستیک را بهتر بسنجید.
تعیین نقاط ورود و خروج:
پس از تأیید الگوهای کندلاستیک و استفاده از تحلیل فنی دیگر، میتوانید نقاط ورود و خروج معاملات را تعیین کنید. به عنوان مثال، وقتی یک الگوی برعکس ترند شناسایی میشود، میتوانید برای ورود به معامله در جهت معکوس روند استفاده کنید. همچنین، سطوح پشتیبانی و مقاومت میتوانند به عنوان نقاط ورود و خروج معاملات استفاده شوند.
مدیریت ریسک:
همواره باید به مدیریت ریسک مناسب توجه کنید. معاملهگر باید سطح توقعات خود را مشخص کند و میزان سود و ضرر قابل قبول را تعیین کند. استفاده از سفارشات محدود (مانند سفارشهای Stop Loss و Take Profit) میتواند به شما کمک کند تا ریسک را کنترل کنید و به طور خودکار از معاملات خارج شوید.
مهمترین نکته در استفاده از استراتژی مبتنی بر کندل استیک در نمودار 1 ساعته، تمرکز بر تأیید الگوها و استفاده از سایر ابزارهای تحلیلی است. استراتژیهای مبتنی بر کندلاستیک میتوانند مفید باشند، اما همواره توصیه میشود که قبل از استفاده از هر استراتژی، آن را با دقت تست کنید و در صورت لزوم، مشورت حرفهای دریافت کنید.
4. استراتژی معامله با الگوهای شمعی:
در این استراتژی، تنها به الگوهای شمعی خاصی که به عنوان سیگنالها در نمودار کندل استیک ظاهر میشوند توجه میشود. برخی از الگوهای معروف شامل الگوی دوجی، الگوی ماروبوزو و الگوی هامر است.
چند مرحله کلی برای استراتژی های مبتنی بر کندل استیک با الگوهای شمعی
شناسایی الگو:
در ابتدا، شما باید الگوهای شمعی را بر روی نمودار قیمتها شناسایی کنید. مهمترین الگوهای شمعی نزولی را در پاسخ قبلی بررسی کردهایم. همچنین، در طول زمان میتوانید با استفاده از کتابها، منابع آموزشی و تجربه شخصی خود، الگوهای شمعی بیشتری را به دست آورید.
تأیید الگو:
بعد از شناسایی الگوی شمعی، باید آن را تأیید کنید. برخی از روشهای تأیید الگو شامل استفاده از شاخصهای فنی مانند ترکیب بازار و حجم، نیزههای فیبوناچی یا خطوط روند است.
تعیین نقطه ورود:
وقتی الگو تأیید شده است، باید نقطه ورود به معامله را تعیین کنید. معمولاً در استراتژیهای مبتنی بر الگوهای شمعی، نقطه ورود به معامله پس از شکستن خطی است که الگو روی آن شکل گرفته است. میتوانید نقطه ورود را در حداقل یا حداکثر قیمت کندل قبلی تعیین کنید.
تعیین سطح استفاده از سود:
برای مدیریت ریسک و سوددهی، باید سطح استفاده از سود را تعیین کنید. میتوانید از اندازه الگو یا سطحهای پشتیبانی و مقاومت برای تعیین سطح استفاده از سود استفاده کنید.
تعیین سطح محافظت از سرمایه (Stop Loss):
همچنین، برای محافظت از سرمایه خود در صورت عدم موفقیت الگو، باید سطح محافظت از سرمایه یا Stop Loss را تعیین کنید. میتوانید از سطح قیمت کندل قبلی یا سطحی که از نظر فنی معتبر استفاده کنید.
مدیریت ریسک:
در هر استراتژی معاملاتی، مدیریت ریسک بسیار حائز اهمیت است. باید مطمئن شوید که مقدار سرمایهای که در هر معامله قرار میدهید، قابل قبول است و در صورت عدم موفقیت معامله، سرمایه شما تهدید نمیشود.
تمرکز بر تحلیل فاندامنتال:
علاوه بر الگوهای شمعی، تحلیل فاندامنتال نیز میتواند به شما کمک کند تا تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید. بررسی شرایط اقتصادی، اخبار شرکتها و عوامل دیگری که میتوانند بر قیمتها تأثیر بگذارند، میتواند بر استراتژی معاملاتی شما تأثیر بگذارد.
تمرین و تجربه:
استراتژی معامله با الگوهای شمعی مبتنی بر کندلاستیک نیازمند تجربه و تمرین است. برای بهبود مهارتهای خود در شناسایی الگوها و تصمیمگیری معاملاتی، میتوانید از حساب دموی معاملاتی استفاده کنید یا معاملات با سرمایه کمتر را آغاز کنید.
5. استراتژی شکست خطوط راهنما:
در این استراتژی، تلاش میشود تا زمانی که قیمت خطوط راهنمایی مهم را شکست دهد، در جهت حرکت قیمت وارد شویم. این استراتژی معمولاً بر روی ترندها و سطوح قیمتی مهم اعمال میشود.
مراحل کلی برای استراتژی شکست خطوط راهنما مبتنی بر کندل استیک
شناسایی خطوط راهنما:
در ابتدا، باید خطوط راهنما را بر روی نمودار قیمتها شناسایی کنید. خطوط راهنما میتوانند با استفاده از نقاط قاعده و قمة در نمودار ترسیم شوند. اگر خطوط راهنما به صورت صعودی است، این نشانگری است که بازار در حال رشد است. اگر خطوط راهنما به صورت نزولی است، این نشانگری است که بازار در حال نزول است.
تأیید شکست خطوط راهنما:
بعد از شناسایی خطوط راهنما، باید تأیید کنید که خط راهنما واقعاً شکسته شده است. برای تأیید شکست خطوط راهنما، میتوانید از الگوهای شمعی استفاده کنید. مثلاً الگوی شمعی معکوس نزولی مانند الگوی “تله” یا “ماروبوزو” میتواند نشان دهنده شکست خطوط راهنما باشد.
تعیین نقطه ورود:
وقتی شکست خط راهنما تأیید شده است، باید نقطه ورود به معامله را تعیین کنید. میتوانید نقطه ورود را در حداقل یا حداکثر قیمت کندل قبلی تعیین کنید. این نقطه میتواند به عنوان نقطه ورود به معامله در نظر گرفته شود.
تعیین سطح استفاده از سود و سطح محافظت از سرمایه:
برای مدیریت ریسک و سوددهی، باید سطوح استفاده از سود و سطوح محافظت از سرمایه (Stop Loss) را تعیین کنید. میتوانید از سطوح قبلی قیمت، سطوح پشتیبانی و مقاومت، یا روشهای دیگر برای تعیین این سطوح استفاده کنید.
مدیریت ریسک:
همانند هر استراتژی معاملاتی دیگری، مدیریت ریسک بسیار حائز اهمیت استدر استراتژی شکست خطوط راهنما مبتنی بر کندلاستیک، شما میتوانید از الگوهای شمعی و سیگنالهای فنی دیگری نیز استفاده کنید تا تأیید کنید که شکست خط راهنما رخ داده است. همچنین، میتوانید از تحلیلهای دیگر مانند اندیکاتورها و نقاط ورود و خروج استفاده کنید تا استراتژی خود را بهبود بخشید.
مهمترین نکته در استفاده از هر استراتژی معاملاتی، تمرکز بر مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه است. باید سطح استفاده از سود و سطح محافظت از سرمایه را با دقت تعیین کنید و همیشه به استراتژی خود پایبند باشید. همچنین، تمرین و آزمایش با استراتژی در حساب تجربی (دمو) قبل از استفاده در حساب واقعی نیز توصیه میشود.
لازم به ذکر است که همواره معاملهگران باید قوانین و مقررات بازار مالی مربوطه را رعایت کنند و قبل از هر تصمیمی مرتبط با سرمایهگذاری، به مشاوره حرفهای مراجعه کنند.
6. استراتژی های مبتنی بر کندل استیک، اندازه گیری کندل:
در این استراتژی، توجه به اندازه و طول کندلها در نمودار کندل استیک میشود. اندازه کندلها میتواند نشان دهنده قدرت و تاثیر قیمت در بازار باشد. برای مثال، کندلهای بلند ممکن است نشان دهنده قدرت خرید یا فروش باشند و کندلهای کوتاه ممکن است نشان دهنده عدم تمایل به تغییر قیمت باشند.
استراتژی اندازهگیری کندل مبتنی بر کندل استیک :
شناسایی الگوهای کندل:
در ابتدا، باید الگوهای کندل را در نمودار قیمتها شناسایی کنید. الگوهای کندل میتوانند شامل کندلهای ساده مانند کندلهای صعودی و نزولی با اندازه مشخص، الگوهای تشکیل شده از چند کندل مانند الگوی انعکاسی “تله” و “استرداد”، یا الگوهای پیچیدهتر مانند الگوی “شمعهای ژاپنی” باشند.
تأیید الگوها:
بعد از شناسایی الگوهای کندل، باید آنها را تأیید کنید. تأیید الگوها میتواند از طریق تحلیل فنی دیگر مانند استفاده از اندیکاتورها و سیگنالهای فنی صورت گیرد. مثلاً، اگر یک الگوی کندل نزولی شامل کندلهای نزولی با اندازه بزرگ است و با یک سیگنال فروش دیگر همراه شود، میتواند نشانگری برای ورود به معامله فروش باشد.
تعیین نقطه ورود:
بعد از تأیید الگوها، باید نقطه ورود به معامله را تعیین کنید. معمولاً نقطه ورود میتواند در ادامه الگوی کندل قرار گیرد، به عنوان مثال پس از شکست یک خط راهنما یا از سطح پشتیبانی یا مقاومت. همچنین، میتوانید از نشانگرها و سیگنالهای دیگری نیز برای تعیین نقطه ورود استفاده کنید.
تعیین سطوح استفاده از سود و سطوح محافظت از سرمایه:
برای مدیریت ریسک و سوددهی، باید سطوح استفاده از سود و سطوح محافظت از سرمایه (Stop Loss) را تعیین کنید. میتوانید از سطوح قبلی قیمت، سطوح پشما در جمله خود در حالی که کندل مبتنی بر کندل استیک را مطرح کردید، اصطلاح “کندل استیک” را استفاده کردهاید که ممکن است منظورتان از آن “سهمیه کندل استیک” یا “زمانبندی کندل استیک” باشد. برای روش استراتژیگیری مبتنی بر کندل استیک، میتوانید به روشهای مختلفی مراجعه کنید که بر اساس زمانبندی کندلهای شمعی عمل میکنند. در زیر به دو روش معروف برای استراتژی اندازهگیری کندل مبتنی بر کندل استیک اشاره خواهیم کرد:
روش 1-2-3 کندل استیک:
در این روش، شما به دنبال الگوهای سه کندلی هستید که میتوانند به عنوان سیگنالهای ورود به معامله استفاده شوند. الگوهای معتبر میتوانند شامل الگوهای بالا معکوس (مانند الگوی تله) و الگوهای پایین معکوس (مانند الگوی استرداد) باشند. با این روش، شما منتظر میمانید تا الگوی سه کندلی تشکیل شود و سپس ورود به معامله را انجام میدهید.
روش روند کندل استیک:
در این روش، شما به دنبال تأیید روند با استفاده از کندلهای شمعی هستید. شما ممکن است به دنبال روند صعودی باشید (همه یا بیشتر کندلها به سمت بالا رو به رشد باشند) یا روند نزولی (همه یا بیشتر کندلها به سمت پایین رو به نزول باشند). با این روش، شما ورود به معامله را بر اساس تأیید روند با استفاده از کندلهای شمعی انجام میدهید.
در هر صورت، قبل از استفاده از هر استراتژی، توصیه میشود که آن را با بازارهای مختلف تمرین کرده و آن را در یک حساب تجربی یا با سرمایه کوچک اجرا کنید تا اثربخشی آن را بررسی کنید. همچنین، توصیه میشود که قبل از شروع به معامله، بازدهی و ریسکهای مربوط به استراتژی مورد نظر را به دقت بررسی کنید و از مدیریت مناسب ریسک استفاده کنید.
7. استراتژی ترکیبی:
در این استراتژی، از ترکیب چند الگو و سیگنال کندل استیک استفاده میشود. مثلاً میتوان الگو های کندل استیک را با شاخصهای فنی دیگر مانند میانگین متحرک یا نشانگرهای مجتمع دیگر ترکیب کرد تا تصمیمگیری بهتری در معاملات صورت گیرد.
چند استراتژی ترکیبی مبتنی بر کندل استیک:
- ترکیب کندلاستیک با اندیکاتورها: در این استراتژی، کندل استیک ها با اندیکاتورهای فنی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، متوسط متحرک (MA)، نمودار MACD و سایر اندیکاتورهای تکنیکال ترکیب میشوند. به عنوان مثال، میتوانید ورود به معامله را بر اساس الگوی کندلاستیک تأیید کنید و سپس از اندیکاتور RSI برای تأیید قدرت روند استفاده کنید. این ترکیب میتواند به شما کمک کند تا نقاط ورود و خروج بهتری را تشخیص دهید.
- ترکیب کندلاستیک با سطوح پشتیبانی و مقاومت: در این استراتژی، کندلاستیکها با سطوح پشتیبانی و مقاومت موجود در نمودار ترکیب میشوند. شما میتوانید ورود به معامله را بر اساس الگوی کندلاستیک تأیید کنید و سپس از سطوح پشتیبانی و مقاومت برای تعیین نقطه ورود و خروج استفاده کنید. این ترکیب میتواند به شما کمک کند تا معاملاتی با ریسک کمتر و پتانسیل سود بیشتر انجام دهید.
- ترکیب کندلاستیک با الگوهای فنی دیگر: در این استراتژی، کندل استیکها با الگوهای فنی دیگری مانند دامنه کندلاستیک (کندلهای داخلی و بیرونی)، الگوهای همسانی و تناسب (مانند الگو های شبه سهپشته و سهپشته معکوس) و سایر الگوهای فنی ترکیب میشوند. این ترکیب میتواند به شما کمک کند تا الگوهای تکراری و فرصتهای معاملاتی را بر اساس واقعیتهای بازار تأیید کنید.
8. استراتژی پشتیبانی و مقاومت:
در این استراتژی، بر روی سطوح پشتیبانی و مقاومت در نمودار کندل استیک تمرکز میشود. این سطوح میتوانند با توجه به قیمتهای قبلی و الگو های کندل استیک شناسایی شوند و به عنوان نقاط ورود یا خروج استفاده شوند.
استفاده از استراتژی پشتیبانی و مقاومت مبتنی بر کندل استیک:
شناسایی سطوح پشتیبانی و مقاومت:
ابتدا باید سطوح پشتیبانی و مقاومت را در نمودار کندلاستیک شناسایی کنید. سطح پشتیبانی نقطهای است که قیمت به آن رسیده و احتمال ارتداد از آن را نشان میدهد. سطح مقاومت نقطهای است که قیمت به آن رسیده و احتمال تغییر جهت نزولی را نشان میدهد.
تأیید با الگوی کندلاستیک:
بررسی کندل استیک ها در نزدیکی سطوح پشتیبانی و مقاومت میتواند کمک کند تا قوت واکنش قیمت را تأیید کنید. برای مثال، کندل استیک های الگوی ترندهای معکوس مانند الگوی پین بار و الگوی دوجی را در نزدیکی سطوح پشتیبانی بررسی کنید.
ورود و خروج از معامله:
وقتی قیمت به سطح پشتیبانی میرسد و کندل استیک ها الگوی برگشت را تأیید میکنند، میتوانید ورود به معامله را در نزدیکی سطح پشتیبانی در نظر بگیرید. به همین ترتیب، وقتی قیمت به سطح مقاومت میرسد و کندل استیک ها الگوی برگشت را تأیید میکنند، میتوانید خروج از معامله را در نزدیکی سطح مقاومت در نظر بگیرید.
مدیریت ریسک:
همانند هر استراتژی دیگر، مدیریت ریسک در این استراتژی نیز بسیار مهم است. باید سطح توقف ضرر (stop-loss) و سطح هدف سود (take-profit) را تعیین کنید تا در صورت عدم انجام معامله به دلیل عدم تأیید الگو توسط کندل استیک ها، خسارت خود را محدود و سود خود را محقق کنید.
استراتژی پشتیبانی و مقاومت مبتنی بر کندل استیک میتواند در تشخیص نقاط ورود و خروج از معامله مفید باشد. با این حال، همواره به یاد داشته باشید که هیچ استراتژی معاملاتی 100٪ دقیق نیست و همواره ریسکهای معاملاتی وجود دارد. قبل از استفاده از این استراتژی، توصیه میشود که آن را با دقت مطالعه کنید، تجربه کافی کسب کنید و در یک حساب تجربی یا با سرمایه کمتر تست کنید تا از عملکرد و اثربخشی آن مطمئن شوید.
9. استراتژی اندازه گیری روند:
در این استراتژی، توجه به روند قیمت در نمودار کندل استیک میشود. از الگوهایی مانند کندلهای ترندی و کندلهای عکس العمل استفاده میشود تا روند صعودی یا نزولی را شناسایی کرده و براساس آن تصمیمگیری صورت گیرد.
استفاده از استراتژی اندازه گیری روند:
شناسایی الگوهای کندلاستیک:
ابتدا باید الگوهای کندلاستیک را در نمودار شناسایی کنید. الگوهای معروف مانند الگوی ترندها، الگوی شمعهای دوگانه، الگوهای نقشه و الگوهای فرماسیونی را مورد بررسی قرار دهید. این الگوها میتوانند نقاط شروع و پایان روند را نشان دهند و به شما کمک میکنند تا تغییر در جهت قیمت را تشخیص دهید.
تأیید با الگوی کندل استیک:
بررسی کندلاستیکها در نزدیکی الگوهای کشف شده میتواند به شما کمک کند تا قوت واکنش قیمت را تأیید کنید. برای مثال، الگوی کندلاستیکهای ترندهای رو به بالا مانند الگوی پین بار و الگوی دوجی را در نزدیکی نقاط بررسی کنید.
تعیین نقاط ورود و خروج:
وقتی روندی مثبت را شناسایی کردید و الگوهای کندلاستیک قوت روند را تأیید کردند، میتوانید ورود به معامله را در نزدیکی قاعده الگو در نظر بگیرید. به همین ترتیب، وقتی روندی منفی را شناسایی کردید و الگوهای کندلاستیک قوت روند را تأیید کردند، میتوانید خروج از معامله را در نزدیکی قمه الگو در نظر بگیرید.
مدیریت ریسک:
همانند هر استراتژی دیگر، مدیریت ریسک در این استراتژی نیز بسیار مهم است. باید سطح توقف ضرر (stop-loss) و سطح هدف سود (take-profit) را تعیین کنید تا در صورت عدم انجام معامله به دلیل عدم تأیید الگو توسط کندلاستیکها، خسارت خود را محدود و سود خود را محقق کنید.
این استراتژی به شما در تشخیص ورود و خروج از معاملات در جهت روندهای قیمتی کمک کند. با این حال، همواره به یاد داشته باشید که هیچ استراتژی معاملاتی 100٪ دقیق نیست و همواره ریسکهای معاملاتی وجود دارد. قبل از استفاده از این استراتژی، توصیه میشود که آن را با دقت مطالعه کنید، تجربه کافی کسب کنید و در یک حساب تجربی یا با سرمایه کمتر تست کنید تا از عملکرد و اثربخشی آن مطمئن شوید.
10. استراتژی معامله با اندازه کندل های نسبی:
در این استراتژی، توجه به نسبت اندازه کندل ها در نمودار کندل استیک میشود. با مقایسه اندازه کندل ها در طول زمان، میتوان الگو هایی مانند الگوهای تراز گذاری یا تغییر روند را شناسایی کرد.
مراحل استفاده از استراتژی معامله با اندازه کندل های نسبی
محاسبه اندازه کندلها:
ابتدا باید اندازه کندلها را محاسبه کنید. اندازه کندلها میتواند به صورت مطلق (به واحد قیمت) یا به صورت نسبی (به نسبت به کندلهای قبلی) محاسبه شود. اندازه کندلها نشان میدهد که در یک بازه زمانی خاص، قیمت چقدر تغییر کرده است.
تعیین حدود نسبی برای اندازه کندلها:
بر اساس تحلیل شما و استراتژی معامله، میتوانید حدود نسبی برای اندازه کندلها تعیین کنید. به عنوان مثال، شما ممکن است بخواهید تنها معامله کنید وقتی که اندازه کندلها بیشتر از یک مقدار آستانه معین (مانند یک ضریب ضربدر) باشد.
تأیید با الگوی کندلاستیک:
میتوانید الگوهای کندلاستیک را بررسی کنید تا تأیید کنید که تغییرات اندازه کندلها با الگوهای قوت قیمتی همخوانی دارد. به عنوان مثال، اگر اندازه کندلها افزایش یافته و الگوی کندلاستیک ترندهای رو به بالا را نشان دهد، این میتواند نشان دهنده قوت روند صعودی باشد.
تعیین نقاط ورود و خروج:
وقتی تغییرات اندازه کندلها همخوانی با الگوهای کندلاستیک را تأیید کردند، میتوانید نقاط ورود و خروج به معامله را مشخص کنید. به عنوان مثال، وقتی اندازه کندلها بیشتر از آستانه معین شود و الگوی کندلاستیک روند صعودی را تأیید کند، ممکن است بخواهتوجه داشته باشید که استراتژی معامله با اندازه کندلهای نسبی مبتنی بر کندلاستیک یکی از بسیاری از استراتژیهای موجود است و عملکرد آن ممکن است به وابستگی به شرایط بازار و ترکیب با سایر ابزارها و شاخصهای تحلیلی متفاوت باشد.
مهم است که هر استراتژی را به طور دقیق مطالعه و آزمایش کنید و با تجارب خود بهبود دهید. همچنین، توصیه میشود با استفاداز منابع و منابع آموزشی معتبر حمایت کنید و با تجربه کسب و کار خود در بازار مالی، استراتژیهای مبتنی بر کندلاستیک را بهبود دهید. همچنین، همواره به مدیریت ریسک مناسب و استفاده از سیستمهای مدیریت سرمایه توجه کنید، زیرا معاملههای مبتنی بر کندلاستیک نیز دارای ریسکهای خاص خود هستند.
مزایا و معایب استراتژی های مبتنی بر کندل استیک
استراتژیهای مبتنی بر کندلاستیک دارای مزایا و معایبی هستند. در ادامه به برخی از مزایا و معایب این استراتژیها اشاره خواهم کرد:
مزایا:
- سهولت استفاده: استراتژی های مبتنی بر کندل استیک به طور کلی ساده و قابل فهم هستند، که برای تازه واردان در بازار مالی بسیار مفید است. کندلها به صورت بصری نمایش داده میشوند و الگوهای مشخصی را نشان میدهند که معاملهگران میتوانند بر اساس آنها تصمیم بگیرند.
- شناسایی الگوهای قیمتی: کندلها میتوانند الگوهای قیمتی را در بازار نمایش دهند که معاملهگران میتوانند از آنها برای پیشبینی جهت حرکت قیمت استفاده کنند. الگوهایی مانند الگوهای ترند، ترازگذاری و تغییر روند میتوانند به شناسایی نقاط ورود و خروج معاملات کمک کنند.
- قابلیت استفاده در همه بازارها: استراتژی های مبتنی بر کندل استیک به طور گسترده در بازارهای مختلف مانند بازارهای سهام، فارکس، کالاها و ارزهای رمزنگاری شده مورد استفاده قرار میگیرند. این استراتژیها برای تحلیل بازارهای مختلف قابل تطبیق هستند.
معایب:
- عدم قطعیت: هرچند استراتژی های مبتنی بر کندل استیک میتوانند الگوهای قیمتی را شناسایی کنند، اما آنها همیشه قطعی نیستند. در برخی موارد، کندلها میتوانند اشارههای مبهمی داشته باشند و باعث ایجاد سیگنالهای مبتنی بر خطا شوند.
- تأخیر در ورود به معامله: یکی از معایب استراتژی های مبتنی بر کندل استیک، تأخیر در ورود به معامله است. برخی از معاملهگران ممکن است ترجیح دهند سیگنالهای کندلاستیک را تأیید کنند و تأییدهای دیگری مانند نشانگرهای فنی مورد استفاده قرار دهند، که ممکن است باعث تأخیر در ورود به معامله شود.
- نیاز به تجربه و تحلیل: استفاده موفقاز استراتژی های مبتنی بر کندل استیک نیازمند تجربه و تحلیل دقیق است. برای شناسایی الگوها و سیگنالهای صحیح، معاملهگر باید با الگوهای کندلاستیک و روند قیمت آشنا باشد و بتواند درستی و قوت سیگنالها را به درستی تفسیر کند.
- محدودیتهای بازار: استراتژیهای مبتنی بر کندلاستیک ممکن است در بازارهایی با حجم کم و نوساناتی غیر قابل پیشبینی، کارآیی کمتری داشته باشند. این استراتژیها معمولاً بهتر در بازارهایی با حجم بالا و نوسانات قوی عمل میکنند.
- مدیریت ریسک: همانند هر استراتژی دیگری، استراتژی های مبتنی بر کندل استیک نیز به مدیریت ریسک دقیق نیاز دارند. معاملهگر باید قادر باشد ریسک معاملات را به طور صحیح ارزیابی کرده و مدیریت سرمایه مناسبی را اعمال کند.
در نهایت، برای بهرهبرداری کامل از استراتژی های مبتنی بر کندل استیک، معاملهگر باید بازار را دقیقاً مطالعه کرده و استراتژیهای خود را با تجربه و تحلیل بهبود دهد. همچنین، توصیه میشود همواره به مدیریت ریسک مناسب توجه کنید و از استراتژیهای متنوع دیگر نیز برای تحلیل بازار استفاده کنید، تا بهترین تصمیمها را برای معاملات خود بگیرید.